یک انجمن از جنگجویان خون آشام ، از مسابقه خود در برابر کمتر شیطانی محافظت می کند. متحد با تراژدی ، معدود مبارزان باقیمانده با LEDERES مقابله می کنند و سعی در بازگرداندن قلمرو خون آشام دارند.
داچ وان دن بروک (هریسون فورد)، کارآگاه پلیسی است که همسرش پیتون (تامپسن) در یک فروشگاه معتبر کار میکند و موقع پروازی تجاری به میامی، هواپیمایش بلافاصله پس از صعود، در یکی از ناگوارترین سانحه‌های هوائی شهر، سقوط میکند. اما مدتی بعد، داچ پی می‌برد که همسرش در واقع به مأموریتی کاری نمی‌رفته...
خوانندهاى به نام « آليس » در خانهاش به قتل مىرسد ، اما قاتل او هرگز شناخته و دستگير نمىشود. « پولا » ( برگمن ) ، برادرزادهى مقتول ، كه اكنون وارث و ساكن خانهى او شده ، با غريبهاى « بوايه ) ازدواج مىكند كه علاقهاش بيشتر متوجه اتاقك زير شيروانى خانه است...
«ند راسين» (هرت)، وکيل فلوريدايي درگير رابطه ي پرشوري با «متي واکر» (ترنر)، همسر تاجر ثروتمند و مشکوکي به نام «ادموند و اکر» (کرنا) مي شود و آن دو به اتفاق نقشه ي قتل او رامي کشند.
زنى شهرى ( ليوينگستن ) كه براى تعطيلات به روستا آمده، مرد دهقان متأهلى ( اوبراين ) را اغوا میکند و سپس مى كوشد او را به كشتن همسرش ( گينور ) و آمدن به شهر تشويق كند.
شبي گرگي «ويل رندال» (نيکلسن) را گاز مي گيرد. پس از آن «ويل» آرام آرام دچار خصوصيات حيواني مي شود. تا اين که به ديدار يک متخصص حلول روح حيوانات مي رود که به او مي گويد خيلي زود گرگ خواهد شد...
یک سریال جنایی و در عین حال عاشقانه است که بر اساس رمانی به همین نام ساخته شده. یک مدیر کتاب فروشی یک نویسنده را ملاقات می کند و خیلی زود عاشق او می شود. این مرد برای رسیدن به زن مورد علاقه اش به شبکه های اجتماعی و تکنولوژی متوسل می شود تا بتواند تمام موانع را از سر راه خود کنار بزند...
ماریا در حالی که باید از چهار فرزند خود مراقبت کند، شغلی پرمشغله نیز دارد، در حالی که همسر دومش، زیگموند، همیشه در سفر است. یک روز، آن‌ها وارد مشاجره‌ای شدید می‌شوند که در نهایت باعث می‌شود زیگمون ...
دو مأمور آموزش‌دیده، پس از اعزام شدن برای محافظت از دو طرف یک دره‌ی مرموز، به یکدیگر نزدیک می‌شوند. اما وقتی یک نیروی شیطانی ظاهر می‌شود، مجبور می‌شوند با همکاری هم برای زنده ماندن در برابر آنچه درون دره نهفته است، تلاش کنند...