

به عنوان عضوی از یک سازمان شیطانی، ژنرال مأموریت دارد تا به زمین حمله کند و بشریت را از بین ببرد. حتی یک موجود فرازمینی مثل او نیز به فرصتی برای استراحت نیاز دارد. حتی رنجرها - تیمی که صرفاً برای شکست ژنرال و همکارانش تشکیل شده است- نمیتوانند مانع از دیدن پانداها در باغ وحش، خریدن بستنی در فروشگاه محلی و لذت بردن از روز تعطیلی سزاوارش از انجام اعمال شیطانی شوند.


«کمدی رمانتیک فانتزی محل کار» حول محور هیمورو کان، نوادگان امروزی زن برفی از فولکلور ژاپنی، و همکار به ظاهر دور، عجیب و غریب و در عین حال مهربانش فویوتسوکی می چرخد. هیمورو کان تمایل دارد اشیاء مجاور را منجمد کند یا در هنگام آشفتگی طوفان برفی را احضار کند، و همچنین اتفاقاً به فویوتسوکی علاقه پنهانی دارد. با این حال، فویوتسوکی تقریباً از هر چیزی در اطراف خود غافل است.


وارد شوید: یکسری از افراد باحال که به نظر میرسند به آن تخطی غیرقابل دسترس رسیدهاند. اما بیایید واقعی باشیم - آنها حقیقت ندارند. آنها فقط یک دسته از دمدمی ها هستند که این کار را انجام داده اند. پس بنشینید، کمی پاپ کورن بردارید و از تماشای چند پسر احمق که سعی می کنند هر روز در تمام طول روز باحال به نظر برسند، لذت ببرید. «Play It Cool, Guys» مجموعهای سرگرمکننده از داستانهایی است که در آن مردانی با قسمتهای مساوی سرد و قسمتهای مساوی به طرز شگفتانگیزی ناهنجار هستند.


هویت واقعی همسر کلاغ منفرد چیست؟ Raven Consort یک همسر ویژه است که در اعماق کاخ داخلی زندگی می کند و با وجود عنوانی که دارد، وظایف شبانه امپراتور را انجام نمی دهد. برخی از کسانی که او را دیده اند می گویند که ظاهری شبیه یک پیرزن دارد و برخی دیگر او را دختری جوان توصیف می کنند. نام Raven Consort Shouxue است. او توانایی استفاده از هنرهای اسرارآمیز را دارد و هر لطفی را که از او بخواهند می پذیرد، خواه پیدا کردن چیزی گمشده یا نفرین کردن کسی تا سر حد مرگ. امپراتور فعلی، گائوجون، یک شب از او دیدن می کند تا از او درخواست کمک کند. ملاقات آنها رازی را فاش می کند که تاریخ را بر سر آن خواهد چرخاند...


«سِی» یک کارمند ۲۰ ساله است که به دنیایی کاملا متفاوت منتقل می شود. متاسفانه طی آیینی که «سِی» را احضار کردند، دو نفر را بجای یک نفر به این دنیا منتقل کردند. و همه مردم دختر دوم را به «سِی» ترجیح می دهند! ولی این شرایط چندان هم برای «سِی» بد نبود، او کاخ سلطنتی را ترک می کند و با جادویی که تازه بدست آورده بود، فروشگاه های ساخت معجون و لوازم آرایشی تاسیس کرد. تجارت هم رفته رفته در حال رونق گرفتن بود، و این زندگی ممکن است که زندگی چندان بدی هم نباشد...


کارمند دفتری، یوشیدا پنج ساله که روی همکارش، آیری گوتو کراش زده. جدا از اینکه بالاخره باهاش قرار میذاره، درخواستش فوراً رد میشه. مست و ناامید تا خود خونه تلو تلو خورد تا اینکه به یه دختر دبیرستانی برخورد که کنار خیابون نشسته. دخترک که به مکانی احتیاج داره که شبی رو سر کنه، تلاش در اغوا کردن یوشیدا داره. علیرغم پیشروی هاش، اونو به آپارتمان خودش راه میده. صبح روز بعد، دختری که خودشو سایو اوگیوارا معرفی میکنه، اعتراف میکنه که کل راه از هوکایدو تا توکیو رو پا به فرار گذاشته. بعد از شیش ماه عیاشی اون بطور دائم....