فانتزی

پس از خیانت یارانش، هارویوشی، قوی ترین پیشگو، در آستانه مرگ قرار گرفت. به امید خوشبختی در زندگی بعدی، او تکنیک تناسخ مخفی را امتحان کرد و به دنیای دیگری فرستاده شد! در یک خانواده جادوگر متولد شد، جادویی که او به ارث نبرد در مقایسه با توانایی های قبلی او به عنوان یک اونمیوجی کم رنگ شد. "چه کسی به جادو نیاز دارد؟ من با تکنیک های قدیمی خود در این دنیا زنده خواهم ماند!"

راین، جنگجوی نیمه انسان/نیمه خون‌آشام، به غرب وحشی دهه ۱۸۸۰ آمریکا می‌رود تا جلوی بیلی بچه خون‌آشام و کابوی‌های خون‌آشام او را بگیرد....

این داستان دو خانواده است، که در زمان پیش‌تاریخ زندگی می‌کنند، کرودها و بترمن‌ها نام دارند. آن‌ها یاد می‌گیرند با تفاوت‌ها کنار بیایند و با هم مثل یک خانواده بزرگ زندگی کنند. اما در این راه مشکلات زیادی پیش می‌آید که باعث می‌شود از هم جدا شوند. آیا آن‌ها می‌توانند با هم صلح کنند؟ و یا باید به جای دیگری بروند؟ این داستان را ببینید و بشنوید که چگونه کرودها و بترمن‌ها با هم رشد کردند.

در سرزمینی تسخیر شده، بیوولف باید علیه موجود شنیع گریندل و مادر انتقام‌جویش مبارزه کند...

Dariel را دنبال می کند، سربازی در ارتش تاریکی که نمی تواند از جادو استفاده کند. در عوض، او عقل و ابتکار خود را به عنوان دستیار یکی از قابل اعتمادترین کاپیتان های Dark Lord به کار می گیرد. اما وقتی کاپیتان جایگزین می شود، داریل نیز موقعیت ممتاز خود را از دست می دهد و اخراج می شود. او با ناامیدی در دهکده ای از انسان ها بازنشسته می شود و با استفاده از توانایی های خود برای پذیرش درخواست های کمک، زندگی جدیدی را آغاز می کند.

موکودا تسویوشی، یک حقوق‌بگیر معمولی، یک روز ناگهان به دنیای دیگری منتقل می‌شود. مهارت منحصر به فردی که او پس از ورود به این دنیا به دست می آورد، «بقالی آنلاین» به ظاهر بی فایده است. موکودا در ابتدا دلسرد می شود، اما غذاهای مدرنی که او می تواند با استفاده از این مهارت به دنیای جدیدش بیاورد، تاثیرات باورنکردنی دارد!

رویای دیگو این است که دستاوردهای بازی های ویدیویی خود را به کاوش های زندگی واقعی تبدیل کند. او کودکی خلاق و کنجکاو، مخترع و رهبر گروه دوستانش است. دیگو تابستان را با دوستانش در کمپی که توسط پومپیلیو کالدرون، یک کاشف عجیب و غریب و مشهور اداره می شود، سپری خواهد کرد. در آنجا مدالیونی پیدا می کنند که متعلق به پولا، مادربزرگ دیگو بود.

یک درام در مورد اینکه چه اتفاقی می افتد زمانی که یک خدای مرگ، گوکدو، که هر ۹۹ سال یکبار برای تنبیه انسان ها به زمین می آید، به عنوان یک پزشک ویزیت کار می کند.

داستان سه مومیایی که به لندن امروزی می‌رسند و در جستجوی حلقه‌ای قدیمی متعلق به خانواده سلطنتی که توسط باستان‌شناس جاه‌طلب لرد کارنابی دزدیده شده است ...