سرقت طنزآلود

بعد از اینکه به چارلی کروکر خیانت شد و در ایتالیا در حالتی رو به مرگ رها شد او و تیمش نقشه دزدی بزرگ طلا را از دوست سابق خود کشیدند...

داستان فیلم مربوط به زندگی‌نامهٔ فرانک ابگنیل است، کسی که شهرتش را به خاطر سابقه فعالیتش به عنوان جاعل چک، کلاهبرداری و حقه‌های فرارش از دست ماموران به‌دست آورد. او در دهه شصت میلادی و در ۱۶ سالگی توانسته بود، چک‌های جعلی که مجموعاً به مبلغ ۴ میلیون دلار آمریکا ارزش داشت را در ۲۶ کشور جهان نقد کند، طوری که هیچ بانکی قادر به تشخیص جعلی‌بودن چک‌های او نبود و تا هجده سالگی، بیش از ۲۵۰ پرواز انجام داد و در ۲۶ کشور جهان به این کلاهبرداری‌ها دست زد. اَبیگنِل به خاطر عضویت جعلی که در «خطوط هوایی سراسری آمریکا» داشت، می‌توانست به‌صورت رایگان در هتل‌ها اقامت کند و تمام هزینه‌های غذا و تفریحش به‌طور مستقیم به شرکت ارسال می‌شد. حتی خودش را به عنوان وکیل جا زد و در چندین پروندهٔ دادگاهی شرکت داشت. او سرانجام در سال ۱۹۶۹ در فرانسه دستگیر شد و به دوازده سال زندان محکوم شد که البته پس از گذراندن پنج سال از دوران محکومیت خود به خدمت سازمان اف‌بی‌آی درآمد تا در شناسایی چک های جعلی و سرقتی کمک کند.

یک جایزه بگیر در تعقیب تبهکاری فراری است. آنها در یک انبار دورافتاده با هم برخورد می کنند، جائی که یک معامله الماس در جریان است و...

«دنی اوشن» و ۱۰ یار او تصمیم دارند بطور همزمان به ۳ کازینو در لاس وگاس دستبرد بزنند.

دو سارق بانک، «جو» (ويليس) و «تري (تورنتن)، به طور اتفاقي با زن سرخورده ي خانه دار، «کيت ويلر» (بلانشت) برخورد مي کنند و هر دو به او دل مي بازند...

یک افسر عفو مشروط که متهم به قتل شده، با کمک موکلان سابق خود تلاش می کند بیگناهی اش را ثابت کند...

داستان فیلم در مورد یک دزد و یک مرد ثروتمند است…

«ماکس» و «پيچ کانرز» (ويور و هيوبيت)، مادر و دختري هستند که با همکاري يک ديگر مردان ثروتمند را سرکيسه مي کنند...

«تورکيش» (استيتم) و «تامي» (گراهام) از بوکسوري ايرلندي به نام «ميکي» (پيت) مي خواهند تا در يک مسابقه ي مشت زني شکست بخورد. از طرف ديکر يک گنگستر روسي، «باريس» (سره بدزيا) که از گنگستري يهودي «فرانکي» (دل تورو) مي خواهد که از طرف او روي مسابقه شرط بندي کند و در عين حال از صاحب يک مغازه ي گرويي نيز مي خواهد تا با هم دستان کودنش پولهاي شرط بندي را بدزدند...