

در شهرستان خیالی و اشرافی راتشایر، رقابت دیرینهای بین دو مرد قدرتمند در آستانه انفجار است: روپرت کمپبل-بلک، المپیکی سابق، عضو پارلمان و زنباز معروف، و همسایهاش در راتشایر، تونی بدینگهام، کنترلکننده فرنچایز مستقل تلویزیونی کورینیوم. با افزایش تنشها و عمیقتر شدن رقابتها، اسرار فاش میشود، اتحادهای دروغین شکل میگیرد و ارتباطات مخفیانهای برقرار میشود که همسران، معشوقهها، همکاران، دوستان و خانوادهها را به نبرد آنها میکشاند.

هارولد فرای ، مردی ۵۹ ساله است که پس از سالها زندگی بیهدف . یک روز، نامهای از دوست قدیمی خود، کوئینی هنسی، دریافت میکند که به او اعلام مرگش را می دهد . هارولد تصمیم میگیرد که بدون استفاده از وسایل نقلیه یا حمایت مورین، همسرش، در انگلستان پیاده روی کند تا به بریک آپون توید برسد. در طول راه، با افراد مختلفی روبرو میشود که ...