در سال ۱۸۳۰ و در منطقه ی از فرانسه. یک بیوه جوان، زیبا و با اخلاق به نام آئورو زندگی می کند. او با مردی بیکار و فاسق به نام رافائل آشنا می شود که با تعقیب زنان و نوشیدن مشروب در انتظار مرگ به سر می برد.
فیلم دو داستان دراماتیک را روایت می کند.در گذشته ای نامشخص،شخصی که پدر خود را به قتل رسانده محکوم می شود توسط موجوداتی وحشی کشته شود.در داستان دوم،"جولین" پسر جوان یک کارخانه دار آلمانی به سمت مزرعه اش می رود تا در کنار خوکهایش بماند چون ارتباط با انسانها را دوست ندارد...
یک مهمان غریبه به دیدن خانواده ثروتمندی می رود.او خدمتکار آنها,پسرشان,مادر و دختر و در نهایت پدر خانواده را قبل از ترک خود اغوا می کند.بعد از رفتن او هیچ یک از آنها نمی توانند مانند سابق زندگی کنند...