در سرزمینی که بیعدالتی در آن ریشه دوانده، جوانی آتشینمزاج در برابر شبکهای نیرومند از فساد قد علم میکند و برای احقاق حقوق مردم عادی به مبارزه با وضع موجود برمیخیزد.
برادر بزرگتر از ازدواج امتناع می ورزد زیرا معتقد است ممکن است در خانواده بزرگش ناهماهنگی ایجاد شود. برادران او، که قبلاً شریک زندگیشان را پیدا کرده اند، گرد هم می آیند تا برای او شریک زندگیش را پیدا کنند...
پس از دستگیری خلافکاری مخوف به نام گانی بهایی ، راکویر شیکاوات با نام مستعار رادهه به تعقیب و گریز ثروتمندترین مرد شهر که مخفیانه یک اتحادیه جنایتکاران را اداره می کند، می پردازد...