داستان دربارهی جراحی به نام آبهیمانیو سود است که در حرفهاش موفق اما در زندگی شخصی و روابط خانوادگی با مشکلاتی روبرو است. او در حال گذراندن روزی بسیار سخت است.
زندگی یک سرباز یتیم پس از دریافت نامه ای از دختری به نام سیتا تغییر می کند. او را ملاقات می کند و عشق بین آنها شکوفا می شود.سرباز وقتی به اردوگاهش در کشمیر برمی گردد، نامه ای برای سیتا می فرستد که به دست او نمی رسد...
“نخیل” بعد از ۱۰ سال از آخرین دیدارش با “میتا” مجددا او را میبیند.حالا “نخیل” یک هفته فرصت دارد تا خود را لایق ازدواج با “کاریشما” خواهر میتا نشان دهد اما…