
گروهی از کارگران به محض اینکه متوجه می شوند فردی به نام «آرتور شاو» ( آلن آلدا ) پول آنها را بالا کشیده و با آن پول برای خودش زندگی کاملی بهم زده، تصمیم می گیرند تا با تجمع و فریاد زدن مطالباتشان را طلب کنند. پلیس هم در حال جستجو برای یافتن خاطی و مجازات آن است اما مال باخته ها تحمل صبر کردن ندارند، به همین منظور چند تن از این افراد تحت رهبری فردی به نام «جاش» ( بن استیلر )، با یکدیگر متحد می شوند و یک مجرم خطرناک به نام «اسلاید» ( ادی مورفی ) را استخدام می کنند تا آرتور شاو را بدزدد و...

سرآشپزی مشهور در شهر گلاسکو درگیر یک رابطۀ عاشقانه با یک دانشمند میشود اما با به گوش رسیدن اخباری از سراسر جهان مبنی بر از دست رفتن بی دلیل حس عاطفی مردم نسبت به یکدیگر بزودی رابطه شان دچار اختلال میشود تا جایی که احساس آنها از عشقشان ناشناخته و غیر فابل پیشبینی می شود و …

در دنیایی متعلق به آینده، قرن هاست که بین انسان ها و خون آشام ها جنگ وجود دارد. در یکی از همین درگیری ها، خون آشام ها به خانواده ای حمله می کنند و دختری را به اسارت می برند. کشیشی که بین مردم و در شهری محصور شده زندگی می کند، متوجه می شود که آن دختر، برادرزاده ی اوست. او همراه با دوست برادرزاده اش که کلانتر شهر محسوب می شود و به رغم مخالفت اصحاب کلیسا، تصمیم می گیرد برای مقابله به دل خون آشام ها بزند. با نزدیک شدن به محل آن ها و پیدا کردن ردی از برادرزاده اش، کم کم متوجه می شود این گروگان گیری در واقع یک تسویه حساب قدیمی است.

«جان» (آلکس پتیفر) ظاهرا نوجوانی معمولی هست که مانند دیگر همسن و سالانش به مدرسه می رود. اما جان نه یک نوجوان معمولی، بلکه یک بیگانه فضایی است که از سیاره ای به نام «ماگادور» گریخته و به زمین پناهنده شده است. او در واقع چهارمین نفر از ۹ نفری (که اصطلاحا به آنها ماگادوریان می گویند) است که از این سیاره خارج شده و به زمین آمده؛ ۳ ماگادوریان قبلی کشته شده اند و حالا جان تنها کسی است که باید از میان برداشته شود و ماگادوریان ها هم قصد دارند برای نابودی او به زمین بیایند...