
داستان این فیلم درباره هیپاتیا بانوی ستارهشناس و فیلسوف در اسکندریه در دوران حکومت روم بر این سرزمین در قرن چهارم میلادی و رابطه او با دو رقیب عشقی، یکی بردهاش داووس و دیگری اشرافزادهای بهنام اریستس است. داووس از سویی عاشق بانوی خود شده و از سویی دیگر میتواند با پیوستن به طغیان مسیحیان به آزادی برسد. در کنار داستان رمانتیک فیلم، داستان تاریخی نیز روایت میشود. داستان قدرتگیری مسیحیان و تسلط تعصب و جهل مذهبی بر خردورزی و دانش، که تصویری نمادین از کشمشهای ایدئولوژیک دوران معاصر را تداعی میکند...

به دنبال ورود تصادفی یک خلبان آمریکایی بنام «استیو تروور» به جزیره تمیسیرا، «آرس» خدای جنگ موفق به گریختن از زندان می شود. اکنون پرنسس «دایانا» وظیفه دارد که آرس را مجددا دستگیر کند، و همینطور خلبان را به سرزمین خودش بازگرداند. استیو تصمیم می گیرد به دایانا در شکست دادن آرس کمک کند و...






