
چهار دوست به منظور انجام دادن کاری متفاوت، به مزرعه ای در استرالیا می روند، جایی که یک خانواده خشن توسط یک اوباش عصبانی از بین رفته است. با اینکه آنها از خطرات این ماجراجویی خبر دارند و می دانند که ممکن است دیگر زنده برنگردند، اما باز هم به این ماجراجویی وحشتناک ادامه می دهند...

داستان در مورد یک پلیس خود سر بنام "رونان پیرز" است که گذشتهی تلخ و تاریکی داشته و اخیراً همسرش را نیز ربوده اند. اکنون او کاملاً میل به انتقام و خالی کردن خشمش دارد. او به طور مداوم به جستجوهایش ادامه می دهد تا سر از شهری در می آورد که ساکنین آنجا بیماران روانی، گروه های خلافکار و فاسد می باشند...