
آری (جرمی پیون) تصمیم میگیرد از بازنشستگی خارج شود تا بتواند ریاست یک استودیو را برعهده بگیرد. وی قصد دارد تا به سراغ سوژه ای علمی تخیلی رفته و فیلمی در اینباره بسازد و برای کارگردانی نیز وینس (آدرین گرینر) را مد نظر دارد. آری که موفق شده اسپانسری تگزاسی به نام لارسن (بیلی باب تورنتون) برای سرمایه گذاری ۱۰۰ میلیون دلاری بر روی فیلمش قانع کند، همه چیز را برای ساخت فیلم مهیا می بیند اما در خلال ساخت فیلم، اتفاقاتی رخ می دهد که...


داستان مجموعه حول خانواده ثروتمندی به نام Lyon متمرکز است که Lucious پدر خانواده با گذراندن دوران کودکی دشوار و با تلاش فراوان توانسته تا شرکت عظیم و معتبر موسیقی را بنا کند توسط پزشکان مبتلا به بیماری مهلک ALS تشخیص داده می شود و به او اعلام می شود بیش از سه سال زنده نخواهد ماند. بنابراین Lucious باید هر چه سریعتر تصمیم خود را برای انتخاب جانشین خود پس از مرگش بگیرد و این آغاز رقابتی است بین سه فرزند او به نام های Hakeem ،Jamal و Andre که هریک با توانایی ها و خصوصیات اخلاقی خاص خود می خواهند تا به نحوی صلاحیت خودرا برای به ارث بردن کمپانی عظیمش اثبات کنند. اما این همه ماجرا نیست و با آزادشدن Cookie همسر سابق Lucious که پس از هفده سال از زندان آزاد گشته و ادعای مالکیت بر نیمی از کمپانی که در بنیان گذاشتنش نقش داشته اوضاع پیچیده تر می شود.

داستان فیلم درباره ی بازیگری افول کرده به نام ریگن است که سابقاً نقش اَبَرقهرمانی به نام “مرد پرنده” را ایفا می کرده و شهرت و محبوبیت بسیاری داشته است. اما اکنون با فراموشی این فیلم ، زندگی هنری او نیز افول کرده و کمتر فردی است که به مانند گذشته به او بها دهد. از این رو ریگن قصد دارد با اجرای نمایشی بار دیگر در کانون توجه قرار بگیرد. اما…


داستان سریال حول اسبی انسان نما به نام BoJack Horseman متمرکز می باشد که در دهه هشتاد و نود میلادی ستاره سیتکام محبوبی به نام Horsin' Around بوده است، اما هجده سال پس از کنسل شدن سریال را به بطالت و بیهودگی گذرانده است. با این حال اکنون تصمیم گرفته تا با نوشتن و انتشار زندگی نامه اش با کمک نویسنده جوانی به نام Diane Nguyen به آن دوران باشکوه باز گردد، اما در این میان مصرف بیش از حد نوشیدنی های الکلی، عدم تمرکز، مسئولیت ناپذیری و روابط پیچیده و عجیب با اطرافیانش رسیدن به این هدف را دشوار کرده است...

گرتا (کیرا نایتلی) و نامزدش دیو (آدام لوین) از کالج با هم دوست بوده اند و با هم ترانه می سروده اند تا اینکه به نیویورک می آیند و دیو قراردادی با یک کمپانی بزرگ و مهم موسیقی می بندد. ولی جذابیت های شهرت باعث می شود که دیو خودش را گم کند و گرتا که سخت دلباخته ولی گیج و پریشان است، به حال خودش رها می شود. وقتی گرتا با دَن (مارک روفالو) آشنا می شود دنیای او زیر و رو می شود...