خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تاثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلا در هتل رخ داده را می بیند...
خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تاثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلا در هتل رخ داده را می بیند...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
کسایی که به این فیلم میگن بد همونایی هستن که له له میزنن واس فیلم هایی مثل conjuring هنوز مونده بفهمید کوبریک کی بود و درخشش چه شاهکاری...
از کینگ تا کوبریک
درصد قابل توجهی از آثار استیون کینگ به اقتباس های سینمایی مبدل گشته اند که به زعم نگارنده هیچیک از آنها فیلمهای خوبی از آب درنیامده اند و از آنجاکه اغلب اصلاً از آب در نیامده، در حد آثاری آبکی و سطحی باقی مانده اند. درخشش کوبریک، اما، کمی متفاوت است. درخشش فیلم مهمی است زیراکه دو امر اساسی را برای ما به اثبات می رساند. نخست آنکه این امکان وجود دارد که از فیلمسازی ماهر نیز فیلمی بد مشاهده شود، و دوم اینکه اقتباس سینمایی و گذار از مدیوم رمان به مدیوم فیلم کار بسیار پیجیده ای است که مهارت دوچندانی را طلب کرده و چه بسا ناممکن بنماید.
هرچند که در درخشش با فیلمسازیِ بی عیب و نقصی طرف نبوده و می توان در مجالی مفصل و مقالی مناسب ایراداتی چند به آن وارد نمود، باور نگارنده چنین است که درخشش ضربه ی اصلی را از فیلمنامه خورده است. فیلمنامه ای که کوبریک آنرا بر اساس رمانی از استیون کینگ نگاشته و چه بسا اشتباه عظیمش همان بوده که به سراغ داستانی از این نویسنده رفته است. استیون کینگ نویسنده ای است که عموماً داستانهایش را بر پایه ی شخصیت هایی پر از جزئیات بنا کرده و آنگاه به فضای داستانش اجازه می دهد که از درون چنین شخصیت های به دقت ترسیم شده ای متولد شود و به شکلی مشروح، موصوف نویسنده، و همپای شخصیت ها، پیش برنده ی داستان مفصل وی واقع گردد. این دقیقاً همان اتفاقی است که در فیلم نمی افتد. کوبریک، به وضوح، شیفته ی جزئیات داستان کینگ شده و لذا اصرار دارد که تمام المانهای ریز درخشش کینگ را در درخشش کوبریک نیز وارد سازد. غافل از اینکه پرداختن به این جزئیات زمان را از وی ربوده و نتیجتاً از آنجا که همچون کینگ فرصت پرورش آنها را در اختیار ندارد، قادر نیست که جزئیات مذکور را به یکدیگر پیوند داده و پیکره ای واحد بتراشد. همین امر موجب شده است که بین شخصیتهای کوبریک و فضای دست ساز او ارتباطی وجود نداشته باشد.
به قول خود کینگ از اساسی ترین مشکلات فیلم جک نیکلسون است. جک تورنس رمان، تحت تأثیر فضا به جنون می رسد، و این در حالی است که جک تورنس فیلم به واسطه ی بازی رها و اغراق آمیز نیکلسون از همان ابتدا دیوانه است.
در کل، شاهد هستیم که فیلمنامه نویس به علت عدم پرداخت دقیق فضا و شخصیتها، در راه انداختن داستان الکن مانده و در به انجام رساندن آن کاملاً اخرس می گردد. آنچنان که مشهود است با چنین فیلمنامه ی ناکارآمدی کاری به جز سرگشتگی در فرم از دست فیلمساز ساخته نبوده است.
وبلاگ چهره به چهره
دوستان میدونید چرا با این فیلم نترسیدید؟چون هنوز نمیدونید ترس یعنی چی!!!
خیلی از دوستان میگن ک کانجرینگ ترسناک ترین فیلمی بوده ک دیدن.وقتی ازشون سوال میکنی چندبار دیدی میگن یک بار بیشتر کانجرینگ و ندیدم.اما من به همتون قول میدم اگر کانجرینگ و بیشتر از یک بار ببینید به هیچ وجه دیگه ازش نمی ترسید!!چرا؟چون دست فیلم براتون رو میشه.میدونید میخواد چه اتفاقی رخ میده اما شاینینگ اینجور نیست.ترسی ک این فیلم به شما القا میکنه همراه با یه صورت خون الود یا چه میدونم یه مرد با لباس مشکی و داس توی دستش نیست.ترس این فیلم زیر پوستیه و همین زیر پوستی بودنش از جزییات فوق العاده بالاش نشعت میگیره.هر چیزی توی این فیلم ترسناکه.حتی اسانسور و مبلمان توی راهرو یا حتی در یه اتاق یا کاسه های ریخته شده روی زمین یا مردی ک ماسک حیوون روی صورتشه ترسناکه.شاید بار اول ببینید یکم بترسید اما مطمنن باشید بار دوم اگر بیشتر نترسید امکان نداره ترستون کمتر بشه.این فیلم خواب اور نیست.این فیلم چیزیه ک شاید در هر صد سال ده تا ازش ببینیم.میزانسن های فوق العاده و فیلمبرداری ک من فقط تو چندتا فیلم مثلشو دیدم همراه بازی فوق العاده زیرپوستی اما در عین حال برونگرای جک نیکلسون که اونو از هر دیوونه ای دیوونه تر میکنه همه و همه دست به دست هم دادن که در کنار فیلمنامه بی نقص فیلم(از نظر من) و کارگردانی عالی کوبریک این فیلم فوق العاده رو بسازند.
یا علی.
بنظرم کلا سه نفر هستند که میتونن نقش های مختلفی رو به نحو احسن اجرا کنن
پاچینو:بوی خوش یک زن.بی خوابی.صورت زخمی.وکیل مدافع شیطان
نیکلسون:درخشش (روانی و ترسناک).لیست آرزوها(مغرور و مهربان).دیوانه از قفش پرید(دیوانه دلچسب).محله چینی ها(کاراگاه سمج)
تام هنکس:(عقب افتاده شیرین).رمز داوینچی(تاریخ شناس)ترمینال(نمیدونم چی بگم خیلی عالیه).نجات سرباز رایان(فرمانده از خود گذشته)
واقعا اینا چجوری زنئدگی خودشون رو گم نمیکنن؟!
من فیلسوف نیستم با این فیلمم حال نکردم.
من از تنها چیزی که تو این فیلم ازش ترسیدم قیافه زنه بود.
من همین الان این فیلم رو دیدم.
لازمه بگم من طرفدار پروپاقرص سریال هانیبال هستم ( و در حد خودم سریال توی ژانر معمایی - ترسناک - هیجان انگیز زیاد دیدم ولی هانیبال رو ذکر کردم چون به عقیده ی من بالاترین حد امنیت معمایی رو داره. یعنی خیلی بعیده که پیش بینی کنی چی قراره پیش بیاد و حتی اگر تونستی خیلی بعیده که بتونی چراییش رو کشف کنی) همین باعث میشه وقتی یه فیلم معمایی میبینی دیگه خیلی منتظر یه اتفاق آنچنانی نباشی. نه اینکه توی فیلمها اتفاقی نمیفته ، نه ! فقط چون توی همچین سریالی تا جای ممکن غافلگیر شدی دیگه عادت میکنی به پیش بینی ، حتی پیش بینی های اغراق آمیز که ممکنه اصلا هم اتفاق نیفته .
اینهمه گفتم که بگم این فیلمنامه هیچ کلایمکسی نداره و شاید خیلیا بتونن سکانس بعد رو پیش بینی کنن ( البته انقدرا هم آبکی نیستا فقط احتمالات رو میگم) ولی حتی وقتی میدونی قراره چی بشه و آماده ای نبض شقیقه هات جوری میکوبه که سرت میخواد منفجر شه . هرکی هم مخالفه خوشبحالش چون احتمالا چیزی به نام آدرنالین یا کورتیزول نداره. وگرنه این فیلم واقعا معده ت رو از استرس سوراخ میکنه .
اون دسته از دوستایی که میفرمایند این فیلم چرت بود :
سلام و عرض ارادت !
باشه فیلم چرت بود ، افتضاح بود . شما بفرمایید انتظارتون از یک فیلم در ژانر وحشت که سال ۱۹۸۰ ساخته شده چیه ؟ اصلا بفرمایید ببینیم اگر فیلم چجوری می بود چرت نبود ؟ بد نیست با سلیقه ی هم آشنا بشیم . هیچ توهینی هم در کار نیست.
هرچند که داریم میبینیم این فیلم ( با گذشت ۳۵ سال ) ، کنده ایه که هنوز دود ازش بلند میشه تو ژانر خودش .
خواهش میکنم نیاید بنویسید فیلم چرت بود. افتضاح بود. ریتمش خواب آور بود ( این دسته از دوستان بگن چی میزنن ماهم فیض ببریم شبا خواب درستی نداریم. جنسش خوب بوده هرچی بوده ) . بیاید بگید به فلان دلیل و فلان دلیل چرت بود حداقل کمکی به کسی که میخواد دانلود کنه کرده باشید.
در آخر : جک نیکلسون انقد خوبه که آدم بدیشو باور میکنه !!
نمی دونم تا حالا پیش اومده یه صحنه ای رو ببینید که براتون آشنا بیاد و یا فکر کنید قبلا اتفاق افتاده ولی بعدش متوجه می شین که هیچ وقت اون اتفاق نیافتاده !!!!!!!!!!!
من یه فرضیه ای رو شنیدم که ممکنه یک روح در قالب چند انسان چند زندگی رو بر روی زمین تجربه کنه
صحنه ی آخر فیلم که نشون میده سال ۱۹۲۱ جک نیکلسون توی اون هتل بوده در صورتی که اتفاقات فیلم مربوط به ۱۹۸۰ می باشد صحنه ای که لباس جک توسط پیش خدمت کثیف میشه و توی توالت پیش خدمت که همان آقای گردی بوده که قبلا زن و بچه هاش رو کشته بوده بهش میگه شما همیشه اینجا سرایدار هتل بودین شاید بشه گفت منظور همین فرضیه ی یک روح در قالب چند زندگی بوده باشه ....