داستان فیلم از چهار قسمت تشکیل شده است، سه قسمت اول درمورد رابطه «چو» با سه زن است که بعد از از دست دادن عشق زندگی اش، «سو لی ژن» با آن ها آشنا شده. قسمت چهارم در دنیای اسرار آمیز چو، که ۲۰۴۶ نام دارد روی می دهد...
داستان فیلم از چهار قسمت تشکیل شده است، سه قسمت اول درمورد رابطه «چو» با سه زن است که بعد از از دست دادن عشق زندگی اش، «سو لی ژن» با آن ها آشنا شده. قسمت چهارم در دنیای اسرار آمیز چو، که ۲۰۴۶ نام دارد روی می دهد...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
«تنها خاطرات، همراه با اشک و درد به یاد خواهند ماند»
تحلیلی از سینمای وونگ کار وای
مضمون اصلی تمام اثار ایشان عشق است اما وونگ کار وای، نگاه دردناکی به عشق دارد و از این لحاظ است که سینمای او را خاص می کند. او با تنهایی، رنج و دوری عشق را می فهمد. او عشق را در رنج از دست دادنش می فهمد.او عشق را وقت هدر دادن عاشق، بعد از دست دادن معشوقش می فهمد و در بیهودگی ای که می افتد. خاطره ای که هر کس از عشق خود دارد او را تا بی نهایت تنها می کند و هیچوقت نمی تواند آن را ترک کند چرا که....
«در عشق نمی توانی جایگزینی پیدا کنی، فقط می تونی احساسی که در گذشته داشتی رو تکرار کنی»
در میزانسن و زیبایی شناسی تصویر نیز این را وونگ کار وای با تمهیدی فوق العاده به شخصیت هایش تحمیل می کند. او عموماً میزانسن های بسته می گیرد( یعنی بخش اعظمی از کادر دوربینش را دیوار، در یا.... پوشانده است) چرا که در میزانسن های بسته او میتواند شخصیت خودش را همیشه در حال فشار قرار دهد و او را تخلیه کند. این اساس کادرهای معروف وونگ کار وای است.
عاشق در سینمای ایشان هرگز نمی تواند از خاطرات خود بیرون بیاید همچون قطاری که هیچگاه نمی تواند از ۲۰۴۶ خارج شود و در یک بی نهایت بدون ایستگاه و یا مقصد می افتد و به این دلیل هست که هیچکس نمی تواند از ۲۰۴۶ بازگردد و باید برای همیشه در خاطرات خود گم شود.
این فیلم بسیار شخصیت های پیچیده ای را خلق می کند و موقعیت های پیچیده ای هم به تبع آن ایجاد می کند که قابل حس کردن و ملموس شدن هستند.
اما قبل از دیدن این فیلم این دو فیلم قبلی فیلمساز را ببینید. Days of Being Wildو In the Mood for Love.چرا که این ها یه سه گانه اند و با یکدیگر مربوطند.
اما به اعتقاد من دیدنی ترین فیلم ایشان Ashes of Time است.
تمام کسانی که به ۲۰۴۶ میرن فقط یه هدف دارن اینکه خاطرات گذشتشون رو زنده کنن چون تو ۲۰۴۶ هیچ چیز تغییر نمیکنه اما هیچکس نمیدونه این حقیقت داره یا نه چون تا حالا هیچکس از اونجا برنگشته
In the Name of Love
بهترین این سه گانه همون in the mood for love بود . اینم سبک خاص خودشو داشت ولی بعضی جاهای فیلم یکم گیج کننده بود واسم اونم شاید به خاطر شباهت قیافه های زرد پوستا واسه ماست که تشخیصشون نمیدادم از هم :))).اما حتما به خاطر موسقی متن فوق العاده ای که دارن شدیدا پیشنهاد میدم ببینید.امتیاز ۸ دادم
یکی از فیلم های مورد علاقه من
دیوونه این فیلم هستم , فک کنم ۳ بار دیدم
به نظرم بهترین فیلم وانگ کار وای هست
به نظرم داستانش به شدت تحت تاثثیر فیلم سولاریس تارکوفسکی این فیلم ساخته شده
وسواسی که وونگ کار وای در ساخت فیلمهاش به خرج میده آدم رو به یاد مرحوم کوبریک میندازه ...
فیلم قشنگی بود.حس این فیلم و در مجموع این سه گانه رو دوست داشتم.موسیقی متن زیباش شدیدا آدمو تحت تاثیر قرار میده.
اصلا به پای In the Mood for Loveنمیرسه خیلی حوصله سربره..