

در خلاصه داستان این سریال آمده است ، تورفین که کودکی بیش نیست بر روی پاهای لیف اریکسون بزرگ نشسته است و با هیجان داستانهایی از سرزمینهایی وحشی که بسیار دورتر از غرب هستند گوش میدهد. اما تمایلات جوانی او با حملهی وایکینگها درهم شکسته میشود ، آنها خانوادهاش را میکشند. تورفین بزرگ شده و جنگجویی بزرگ میشود و در پی انتقام از سرکردهی وایکینگها ، اسکلاد میگردد و…


یک هنرمند مانگا ناامید که از دو خواهر و برادر جوانش خواسته شده است، با دستیار هنری جدیدی آشنا می شود. اما ورود او فقط یک گام کوچک نیست، بلکه یک جهش بزرگ است... از زمانی که پدر و مادرش مردند، هنرمند مانگا ایچیرو به سختی از کنارش گذشت و مجبور شد از دو خواهر و برادر کوچکترش فقط در مدرسه راهنمایی حمایت کند. او حتی زمانی برای یادگیری نحوه استفاده از رایانه ندارد، که او را مجبور می کند به کشتی گرفتن با قلم و کاغذ ادامه دهد. هنگامی که دستیاران هنری او برای اعتصاب خود دست از کار کشیدند، علاوه بر تقلب در ضرب الاجل ها، خانواده و ترس دائمی از دست دادن شغلش، ایچیرو احساس می کند که نزدیک به یک فروپاشی کامل است. اما پس از آن یک دستیار جدید وارد زندگی ایچیرو می شود و چشم انداز او بلافاصله شروع به روشن شدن می کند! او یک هنرمند باورنکردنی است، او همیشه به موقع کارش را تمام می کند، و زیباست. اما به نظر می رسد که او چیزهای زیادی در مورد او می داند و به زودی اعترافی می کند که ذهن ایچیرو را فراتر از محدوده زمین منحرف می کند…


جونتا شیریشی، دانشآموز سال اول دبیرستان، یک شخصیت اوباش است که حتی زمانی که دقیقاً در کنار شما ایستاده است، مورد توجه قرار نمیگیرد. اما همکلاسی او، "زیبایی در سطح قهرمان" کوبو، همیشه به او توجه می کند و برای اذیت کردن او آنجاست. هر کسی می تواند برای کسی خاص شود، اما شاید خیلی زود باشد که این احساسات را «عشق» بنامیم. شاید این داستان هنوز دو قدم از کمدی رمانتیک بودن فاصله داشته باشد - بگذارید آن را یک کمدی شیرین بنامیم که در آن یک شخصیت پس زمینه نمایان می شود!


مزدور تنها گاتس به سرزمینی سفر می کند که جنگی صد ساله در آن جریان دارد. خشونت و مهارت او در نبرد توجه گریفیث، رهبر گروهی از مزدوران به نام گروه هاوک را به خود جلب می کند. گاتس به نزدیک ترین متحد و معتمد گریفیث تبدیل می شود، اما با وجود تمام پیروزی های آنها، گاتس شروع به این سوال می کند که چرا برای رویای مرد دیگری برای حکومت بر پادشاهی خود می جنگد. جاه طلبی تسلیم ناپذیر گریفیث برای گاتز ناشناخته است که سرنوشتی وحشتناک را برای هر دو رقم خواهد زد.


تو یه زندان تو ژاپن جوتارو کوجوی ۱۷ ساله زندگی می کنه: یه آدم وحشی، مبارز و خلافکار که یه نیروی غیر قابل کنترل تسخیرش کرده! سرتاسر دنیا نیروهای شیطانی در حال بیدار شدنن: “استند”ها، موجودات وحشتناک نامرئی که به حاملاشون قدرتهای بی نظیری می دن.جوجو برای نجات مادرش باید نیروی تاریک وجودش رو مهار کنه و به مصر سفر کنه تا خون آشام صد ساله ای که دنبال خون اعضا خونواده اشه رو شکست بده. ولی این راه رو به این آسونی نمی شه رفت؛ چون دشمنان زیادی قصد دارن در مقابلش ایستادگی کنن .


آشیتو آئوی یک فوتبالیست جوان و مشتاق اهل یک شهر پشت آب در ژاپن است. امیدهای او برای ورود به دبیرستان با یک باشگاه فوتبال خوب زمانی از بین می رود که در جریان یک مسابقه حساس برای تیمش حادثه ای ایجاد می کند که منجر به باخت و حذف آنها از مسابقات می شود. با این وجود، او چشم شخص مهمی را که اتفاقاً از توکیو به این کشور سفر کرده بود، جلب می کند. اوضاع برای آشیتو چگونه پیش خواهد رفت؟


این سریال در خصوص دورهی ای است که انسانها میتوانند ، وسایل کامپیوتری در بدن خود کار بگذارند یا بعد از مرگ مغزهای آنها میتواند در یک ربات زنده بماند. دولت ژاپن نیروی ویژهای متشکل از افسران سابق ارتش و پلیسهای ماهر به نام بخش امنیت عمومی نه به رهبری کاراکتر اصلی این مجموعه یعنی موتوکو کوساناگی ایجاد کرده که با تروریستها مقابله کنند.