فیلم درباره فاصله احساسی بین دو خواهر است.خواهر کوچکتر به اندازه کافی جذاب است که در شهری عجیب یک معشوق بدست بیاورد.اما خواهر بزرگتر تلاش می کند فقط یک ارتباط انسانی برقرار کند و...
در یکشنبه ای زمستانی،کشیش یک کلیسای کوچک برای گروه کوچکی سخنرانی می کند در حالی که در سرماخوردگی و بحران در اعتقاداتش رنج می برد.پس از سخنرانی او به ماهیگیری که دچار اضطراب است مشاوره می دهد اما فقط از رابطه مشکل دارش با خدا صحبت می کند...
کارین پس از گذراندن مدتی در بیمارستان روانی به جزیره خانوادگی خود بازگشته است . در جزیره او به همراه برادر تنهای خود و پدرش
زندگی می کند . فیلم داستان ارتباطات بین خانواده را نشان می دهد ..
شیطان که از خلوص یک دختر جوان ناراحت است "دون خوان" را از جهنم برای گمراه کردن "بریت ماری" بیست ساله و از بین بردن اعتقادات و پاکی او به زمین می فرستد...
سوئد، قرن سيزدهم. « كارين » ( پترسون ) دختر نازپرورده و باكرهى ملاك ثروتمند، « تور » ( فون سيدو )، قرار است براى روشن كردن شمع به نذر مريم مقدس به كليسا برود. اما در جنگل، چوپانان « كارين » را مورد هتك حرمت قرار مىدهند و سپس او را به قتل مىرسانند...
در قرن نوزدهم، شعبده بازی به نام “آلبرت امانوئل فوگلر” (فون سیدو) با گروهی سیار وارد شهر کوچکی در سوئد میشود که مردمش اعتقادی به جادو ندارند. گروه با راهنمائی “فوگلر” شروع به بازی با ذهنیت میزبانانشان میکنند و زندگی آرام و آسوده آنان را بر هم میزنند
"اوا"، "اینگرید" و "بیبی" سه مادری هستند که در یک زایشگاه بستری شده اند. در طول یک دوره چند روزه آنها داستان زندگی خود را برای یکدیگر تعریف کرده و تصمیم می گیرند نوزادان خود را نگه دارند یا سرپرستی آنرا به دیگران واگذار کنند...
پروفسور «بورگ» همراه عروسش، «ماریانه» که در زندگى زناشویى با همسرش مشکل دارد، براى دریافت دکتراى اقتصاد ( در پنجاهمین سالگرد فارغ التحصیلی اش از دانشگاه ) به لوند میرود... تمامی فیلم در ۲۴ ساعت روایت میشود...