کارین پس از گذراندن مدتی در بیمارستان روانی به جزیره خانوادگی خود بازگشته است . در جزیره او به همراه برادر تنهای خود و پدرش
زندگی می کند . فیلم داستان ارتباطات بین خانواده را نشان می دهد ..
کارین پس از گذراندن مدتی در بیمارستان روانی به جزیره خانوادگی خود بازگشته است . در جزیره او به همراه برادر تنهای خود و پدرش
زندگی می کند . فیلم داستان ارتباطات بین خانواده را نشان می دهد ..
اولین فیلم از تریلوژی برگمان، چندین ویژگی مهم دارد و همچنین اضطرابی را در درون برگمان نشان می دهد. چرا که انگار می ترسد پایان فیلمش را با کارین ببندد بلکه پایان امیدوار کننده ای را با دیوید و مینوس رقم می زند که خیلی بیرون از اثر است اما انگار خود برگمان زیاد مطمئن نیست که کارین درست می گوید.
کل فیلم دارای چهار کاراکتر است که هر چهار نفر به شکل خیره کننده ای شخصیت می شوند و ما با روحیات و خصلت هایشان به خوبی آشنا می شویم و این چهار نفر در واقع در نسبتی پیچیده با یکدیگر قرار می گیرند.
شخصیت اصلی فیلم به نظر من حتماً کارین است که از بیماری ای روانی رنج می کشد که به مرور او را دارد تحلیل می برد.این شخصیت به نظرم یک شخصیت کاملاً برگمانیست که شما همیشه چنین شخصیتی را در فیلم های او مشاهده می کنید و انگار او بخشی از درون خود را در فیلم ساخته است اما شخصیت دیگری که عموماً در فیلم های او تکرار می شود مارتین است که شوهر بسیار دلسوز کارین است و مدام به او امید می دهد. شخصیت مارتین در واقع از نوعشخصیت های مسی.حی همیشه هجو شده ی آثار برگمان است چرا که اصلاً کارین امیدی یا علاقه ای برای زندگی در درون شوهر خود نمی یابد و در واقع تمام عملکرد های مارتین هیچ کمکی به کارین نمی کند.
شخصیت سوم پدر است یعنی دیوید. که عموماً چنین شخصیتی در فیلم های برگمان وجود دارد. پدری که اصلاً اهمیتی به فرزندانش نمی دهد و حتی از آنها سوء استفاده می کند و به نحوی خلقیات فرزندانش می تواند از درون رابطه ی سردی که پدرشان با آنها داشته است فهمیده شود(این تم را در توت فرنگی های وحشی هم می بینید در مادر ایزاک). برگمان این بی توجهی پدر را به خوبی در آغاز فیلم با همان هدیه ها نشان می دهد و شخصیت آخری که در پنج یا شش فیلم دیگر برگمان ظاهر شده است نوجوانی در حال رشد است که مورد سوء استفاده ی خلأ درونی خواهرش قرار می گیرد.
اما مسئله این است که ما با چیزی که کارین می بیند و از آن فرار می کند فیلم را ببندیم(که به نظرم این پایان درست فیلم بود)یا نه با دیالوگ میان مینوس و پدر فیلم را ببندیم(که به نظرم اصلاً این نوع پایان به فیلم نمی خورد و برگمان آن را سنجاق کرده است) من در اینجا تردیدی، در درون برگمان می بینم که هنوز نمی خواهد دیده ی کارین را صحه گذارد.
اما جدا از اینها فیلم کارگردانی درخشانی دارد و عموماً قاب های زیبایی می گیرد و شخصیت های خود را درون آن قاب ها زندانی می کند مثل آغاز فیلم که بعد از این که پدر هدیه ها را می دهد به درون اتاقش می رود و او را درون قابی از چارچوب درب اتاق در رنج می بینیم یا زمانی که کارین در همان اوایل فیلم به اتاق بالا می رود و در وسط اتاق می نشیند و در پشتش پنجره ای می بینیم که انگار با نرده هایی که جلوی آن وجود دارد شخصیت را زندانی کرده است.
نکات کارگردانی بسیار زیادی وجود دارد که می شود درباره اش حرف زد اما به هر حال در یک کامنت نمی گنجد.
لا مصب چه فیلم هایی ساخته این مرد . تو ژانرش باید بزنن فلسفی عرفانی روانشناسی
3
redscorpion77tin
۱۱ سال پیش
جنون اینگمار دارم هر فیلمشو چند بار دانلود میکنم
2
masoodmahmoodvand
۱۱ سال پیش
آفرین هرچه زودتر فیلم های برگمان را روی سایت بگزارید
2
1
۱۱ سال پیش
یکی دیگر از فیلمهای برگمان که در واقع تابلویی است هنرمندانه از روابط و درونیات انسانها."از میان شیشه به تیرگی" در واقع دیدن انسانها در آینه انسان دیگر است و باز هم دیدگاه روانشناسانه یونگی به روحیات انسانها.
اگر اهل سینمای برگمان باشین امتیاز ۸ از ۱۰
2
m1991g
۱۱ سال پیش
یه جورایی یه مقدار گنگ بود واسم،باز باید ببینمش و نقد بخونم ازش.ولی در کل دبالوگای پدر و پسر در آخر فیلم بسیار قابل تامل بود...
2
stingsteveborden8
۸ سال پیش
تریلوژی ایمان از اینگمار برگمان فقید
۱. Through a Glass Darkly ۱۹۶۱ ۲. Winter Light ۱۹۶۳ ۳. The Silence ۱۹۶۳ اگه اهل سینمای هنری هستید بدون شک دیدن این سه گانه ی بینظیر از استاد مسلم سینما اینگمار برگمان و بهتون توصیه میکنم. هدف فیلم درگیری بین شک و باورهاست. اینکه تعریف تون از خدا چیه. ماوراء الطبیعه ای رو میپذیرید یا نه. چه تصوراتی از خدا میشه داشت. آیا این تصورات واقعی هستند یا توهم؟ مساله خودکشی. مباحثی از شرور موجود در دنیا و کنایه هایی از ادیان مختلف که البته در اکثر کارهای روشنفکر سینما برگمان عزیز که خودش فرزند کشیشی بالارتبه در سوئد بوده و آسیب هایی دیده از مهر هفتم گرفته تا پرسونا و مصائب آنا و تمشک های وحشی همیشه مطرحه. Through a Glass Darkly در واقع تابلویی است از درونیات انسانها. در واقع دیدن انسانها در آینه انسان دیگر است و دیدگاه روانشناسانه یونگ به روحیات گونه ی بشر. Winter Light فیلمی که شاید برسونی ترین فیلم برگمان هست و آندری تارکوفسکی این اثر و بهترین فیلم استاد برگمان میدونه. The Silence فیلمی است مملو از احساسات متضاد در شخصیت های هم خون اما متفاوت. نحوه شکل گیری ساخت این فیلم به گفته ی برگمان: طی ملاقاتی در بیمارستان، همانطور که از پنجره بیمارستان بیرون را نگاه می کردم متوجه حضور پیرمردی بسیار چاق و فلج در فضای سبز بیمارستان شدم که روی یک صندلی چرخدار زیر درختی نشسته بود. بعد چهار پرستار مهربان آمدند و درحالی که می خندیدند، پیرمرد، صندلی و تمام لوازمش را زیر نور آفتاب، روبه جلو، زیر درختان شکوفه دار میوه راندند.
واقعا چی میتونم در توصیف این تریلوژی بگم. ببینید و خودتون قضاوت کنید. با روح و روانتون بازی میشه!
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
دلواپسی و ناامیدی یا دلخوشی و عشق
بلأخره برگمان به کدام یک تن در خواهد داد؟؟؟؟
اولین فیلم از تریلوژی برگمان، چندین ویژگی مهم دارد و همچنین اضطرابی را در درون برگمان نشان می دهد. چرا که انگار می ترسد پایان فیلمش را با کارین ببندد بلکه پایان امیدوار کننده ای را با دیوید و مینوس رقم می زند که خیلی بیرون از اثر است اما انگار خود برگمان زیاد مطمئن نیست که کارین درست می گوید.
کل فیلم دارای چهار کاراکتر است که هر چهار نفر به شکل خیره کننده ای شخصیت می شوند و ما با روحیات و خصلت هایشان به خوبی آشنا می شویم و این چهار نفر در واقع در نسبتی پیچیده با یکدیگر قرار می گیرند.
شخصیت اصلی فیلم به نظر من حتماً کارین است که از بیماری ای روانی رنج می کشد که به مرور او را دارد تحلیل می برد.این شخصیت به نظرم یک شخصیت کاملاً برگمانیست که شما همیشه چنین شخصیتی را در فیلم های او مشاهده می کنید و انگار او بخشی از درون خود را در فیلم ساخته است اما شخصیت دیگری که عموماً در فیلم های او تکرار می شود مارتین است که شوهر بسیار دلسوز کارین است و مدام به او امید می دهد. شخصیت مارتین در واقع از نوعشخصیت های مسی.حی همیشه هجو شده ی آثار برگمان است چرا که اصلاً کارین امیدی یا علاقه ای برای زندگی در درون شوهر خود نمی یابد و در واقع تمام عملکرد های مارتین هیچ کمکی به کارین نمی کند.
شخصیت سوم پدر است یعنی دیوید. که عموماً چنین شخصیتی در فیلم های برگمان وجود دارد. پدری که اصلاً اهمیتی به فرزندانش نمی دهد و حتی از آنها سوء استفاده می کند و به نحوی خلقیات فرزندانش می تواند از درون رابطه ی سردی که پدرشان با آنها داشته است فهمیده شود(این تم را در توت فرنگی های وحشی هم می بینید در مادر ایزاک). برگمان این بی توجهی پدر را به خوبی در آغاز فیلم با همان هدیه ها نشان می دهد و شخصیت آخری که در پنج یا شش فیلم دیگر برگمان ظاهر شده است نوجوانی در حال رشد است که مورد سوء استفاده ی خلأ درونی خواهرش قرار می گیرد.
اما مسئله این است که ما با چیزی که کارین می بیند و از آن فرار می کند فیلم را ببندیم(که به نظرم این پایان درست فیلم بود)یا نه با دیالوگ میان مینوس و پدر فیلم را ببندیم(که به نظرم اصلاً این نوع پایان به فیلم نمی خورد و برگمان آن را سنجاق کرده است) من در اینجا تردیدی، در درون برگمان می بینم که هنوز نمی خواهد دیده ی کارین را صحه گذارد.
اما جدا از اینها فیلم کارگردانی درخشانی دارد و عموماً قاب های زیبایی می گیرد و شخصیت های خود را درون آن قاب ها زندانی می کند مثل آغاز فیلم که بعد از این که پدر هدیه ها را می دهد به درون اتاقش می رود و او را درون قابی از چارچوب درب اتاق در رنج می بینیم یا زمانی که کارین در همان اوایل فیلم به اتاق بالا می رود و در وسط اتاق می نشیند و در پشتش پنجره ای می بینیم که انگار با نرده هایی که جلوی آن وجود دارد شخصیت را زندانی کرده است.
نکات کارگردانی بسیار زیادی وجود دارد که می شود درباره اش حرف زد اما به هر حال در یک کامنت نمی گنجد.
یازده فیلم مورد علاقه استاد برگمان:
۱. آندره روبلوف
۲. سیرک
۳. رهبر ارکستر
۴. مارین و ژولیت
۵. مصائب ژاندارک
۶. کالسکه شبح
۷. بندر سایه
۸. محله کلاغ
۹. راشامون
۱۰. جاده
۱۱. سانست بلوار
لا مصب چه فیلم هایی ساخته این مرد . تو ژانرش باید بزنن فلسفی عرفانی روانشناسی
جنون اینگمار دارم هر فیلمشو چند بار دانلود میکنم
آفرین هرچه زودتر فیلم های برگمان را روی سایت بگزارید
یکی دیگر از فیلمهای برگمان که در واقع تابلویی است هنرمندانه از روابط و درونیات انسانها."از میان شیشه به تیرگی" در واقع دیدن انسانها در آینه انسان دیگر است و باز هم دیدگاه روانشناسانه یونگی به روحیات انسانها.
اگر اهل سینمای برگمان باشین امتیاز ۸ از ۱۰
یه جورایی یه مقدار گنگ بود واسم،باز باید ببینمش و نقد بخونم ازش.ولی در کل دبالوگای پدر و پسر در آخر فیلم بسیار قابل تامل بود...
تریلوژی ایمان از اینگمار برگمان فقید
۱. Through a Glass Darkly ۱۹۶۱
۲. Winter Light ۱۹۶۳
۳. The Silence ۱۹۶۳
اگه اهل سینمای هنری هستید بدون شک دیدن این سه گانه ی بینظیر از استاد مسلم سینما اینگمار برگمان و بهتون توصیه میکنم. هدف فیلم درگیری بین شک و باورهاست. اینکه تعریف تون از خدا چیه. ماوراء الطبیعه ای رو میپذیرید یا نه. چه تصوراتی از خدا میشه داشت. آیا این تصورات واقعی هستند یا توهم؟ مساله خودکشی. مباحثی از شرور موجود در دنیا و کنایه هایی از ادیان مختلف که البته در اکثر کارهای روشنفکر سینما برگمان عزیز که خودش فرزند کشیشی بالارتبه در سوئد بوده و آسیب هایی دیده از مهر هفتم گرفته تا پرسونا و مصائب آنا و تمشک های وحشی همیشه مطرحه. Through a Glass Darkly در واقع تابلویی است از درونیات انسانها. در واقع دیدن انسانها در آینه انسان دیگر است و دیدگاه روانشناسانه یونگ به روحیات گونه ی بشر. Winter Light فیلمی که شاید برسونی ترین فیلم برگمان هست و آندری تارکوفسکی این اثر و بهترین فیلم استاد برگمان میدونه. The Silence فیلمی است مملو از احساسات متضاد در شخصیت های هم خون اما متفاوت. نحوه شکل گیری ساخت این فیلم به گفته ی برگمان: طی ملاقاتی در بیمارستان، همانطور که از پنجره بیمارستان بیرون را نگاه می کردم متوجه حضور پیرمردی بسیار چاق و فلج در فضای سبز بیمارستان شدم که روی یک صندلی چرخدار زیر درختی نشسته بود. بعد چهار پرستار مهربان آمدند و درحالی که می خندیدند، پیرمرد، صندلی و تمام لوازمش را زیر نور آفتاب، روبه جلو، زیر درختان شکوفه دار میوه راندند.
واقعا چی میتونم در توصیف این تریلوژی بگم. ببینید و خودتون قضاوت کنید. با روح و روانتون بازی میشه!