در این فیلم اولین شخصیت تمام و کمال فلینی وار خلق می شود.
در این فیلم نمی دانم فلینی مطرح می شود چیزی که بعداً دغدغه ی تمام آثارش می شود چیزی که بعداً دنبالش می گردد(خصوصاً در زندگی شیرین که اوج این جستجو است) و در تمام فیلم های استاد تکرار می شود اما بلأخره در هشت و نیم انگار به پاسخی تن در می دهد.
این را می دانیم که فلینی فیلم هایش بخشی از وجودش و از زندگیش هستند و انگار هر چه بیشتر فیلم می سازد زندگینامه ی خودش را کامل می کند. فیلم هایش آینه ای از درون اوست و اصلاً خود اوست و دغدغه اش، خودش است.
شخصیت مورالدو یکی از پیچیده ترین شخصیت های تاریخ سینماست و همچنین یکی از به یاد ماندنی ترین های آن.
ما تمام شخصیت های فیلم را دوست داریم از آلبرتو گرفته تا لئوپولدو،ریکاردو و در نهایت رهبر معنوی گروه یعنی فائوستو و همچنین مورالدو که پیچیده ترین آن هاست.فلینی در این فیلم مرد های بالغی را به تصویر می کشد که دوست دارند در نوجوانی خود باقی بمانند و مسئولیت نپذیرند اما فلینی تقریباً تمامشان را هجو می کند.
سکانسی در فیلم هست که من خیلی آن را دوست دارم آن هم زمانی است که ولگردای دوست داشتنی ما جلوی ساحل دریا نشسته اند و همشون به فکر رفتنند اما در نهایت یکنفرشان جرأت این کار را پیدا می کند و آن هم مورالدو/فلینی است.
آلبرتو را فلینی با رفتار خواهرش نسبت به او هجو می کند و در میانه ی فیلم که خواهرش آن ها را ترک می کند و از این به بعد او باید جور خانواده را بکشد فلینی این فروپاشی شخصیت و هجو کردنش را با میزانسن و دکوپاژی فوق العاده به تصویر کشیده است یعنی او از جشن بر می گردد و به دنبال خودش دلقک عروسکی را می کشد که انگار آن دلقک رشد نیافته ی درون خودش است و از این به بعد باید آن را رها کند و همین اتفاق می افتد و آن را در خیابان جا می گذارد.
شخصیت فائوستو انگار در پایان فیلم یک سیر بلوغی را پشت سر می گذارد و لحظات حیرانی او را فوق العاده فلینی به تصویر کشیده است و انگار در طی آن روز طولانی او سیر از نوجوانی به بلوغ را می گذراند. لئوپولدو را که وحشتناک فلینی به خدمتش می رسد و هجوی عجیب وری او سوار می کند که خودتان می بینید.
اما در بین همه ی این افراد بالغ کوچک مانده، فقط یک نفر است که نمی دانمی از زندگی و چرایی آن درونش نقش می بندد و انگار او خود فلینی است که شهر کوچک خود را رها می کند تا به رم برود تا دنیا را تجربه کند و به دنبال پرسشی که بعداً از این نمی دانم تولید می شود بگردد.
پلانی که سوار بر قطار، شهر کوچک خود را ترک می کند فوق العاده گرفته شده است یعنی در طی گذشتن قطار از شهر، ما تصاویری را می بینیم که به خوبی این حس جدا شدن مورالدو از دوستان و خانواده اش را به تصویر می کشد.
24
djmilad35
۹ سال پیش
زیبا بود فیلم فلینی ... تلخ بود داستانش هر از چند گاهی که سری به آرشیو فیلمهای استاد می اندازم، فیلم ولگرد ها را بروی تماشای چندین و چند باره برمیگزینم و خود را به لذت تماشای هنر استاد مهمان میکنم. شاید این فیلم پخته ترین شعر اجتماعی باشد که یک جوان بتواند آن را بسراید. و افسوس و صد افسوس که استاد در کشور ما ناشناخته مانده...
20
saeedmolavi95
۱۰ سال پیش
متاسفانه این سیستم نظرسنجی دوباره بازی در آورده و نقدم رو ب هصورت یکپارچه ثبت نمیکنه بنابراین به صورت بخش بخش مینویسم(به امید ثبت شدن کامل)!
بخش اول: ولگرد ها سومین فیلم استاد.یکی از با حیثیت ترین های تاریخ سینما و از بهترین فیلم های عمرم از کارگردان مورد علاقه و محبوبم استاد یعنی فلینی(ع)است.
داستان فیلم در مورد ماجراهای زندگی پنج جوان که هنوز آمادگی پیوستن به جرگه آدم‌های بزرگ‌سال، معقول و مسولیت‌پذیر را ندارند و فقط یکی از آنان یعنی مورالدو به این معرفت می‌رسد که زندگی در شهرشان تقریبا توخالی و بی‌معناست. باقی یعنی فاستو آلبرتو لئوپولدو و ریکاردو صرفا به بازی‌هایی پوچ قانع‌اند که موقتاً باعث اطمینان خاطرشان می‌شود راضی اند و با اینکه آنها هم در شرایطی بد مانند مورالدو زندگی میکنند اما به این پختگی نمرسند. این فیلم در شهر زادگاه خود استاد یعنی ریمینی فیلمبرداری شده و مانند بقیه آثار وی اثریست شخصی(نقل قول مشهور او را به یاد بی آورید که میگفت میترسم اگر بخواهم راجبع یک ماهی کپور هم فیلمی بسازم باز محور اصلی فیلم به شخص خودم باز گردد!) البته این شخصی بودن آثار وی هیچگاه باعث قطع ارتباط آثار وی با مخاطب عام نشد هر جند اگر شما از زمره مخاطبان خاص سینمای استاد باشید لذتی مضاعف و وصف ناشدنی از تک تک فیلمهایش میبرید
4
vcorleone1990
۱۰ سال پیش
چه عجب بعد از قرنی...
4
hojatnike20
۱۰ سال پیش
چه عجب بابا از فليني بيشتر بذارين برا اين كلي انتظار كشيدم
3
rouzbeh6788
۹ سال پیش
چه جوری یه همچین شاهکاری یه همچین نمره پایینی از کاربرها گرفته،احتمالا فیلمو اشتباهی جای twelight دیدن
2
mahdikohansal1394
۸ سال پیش
اولین فیلم در لیست ده فیلم مورد علاقه کوبریک
2
ali_tajar
۸ سال پیش
سکانس پایانی فیلم یکی از بیادماندنی ترین پایان های تاریخ سینماست
6.3
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
یک فیلم عجیب و غریب فوق العاده از فدریکو فلینی
در این فیلم اولین شخصیت تمام و کمال فلینی وار خلق می شود.
در این فیلم نمی دانم فلینی مطرح می شود چیزی که بعداً دغدغه ی تمام آثارش می شود چیزی که بعداً دنبالش می گردد(خصوصاً در زندگی شیرین که اوج این جستجو است) و در تمام فیلم های استاد تکرار می شود اما بلأخره در هشت و نیم انگار به پاسخی تن در می دهد.
این را می دانیم که فلینی فیلم هایش بخشی از وجودش و از زندگیش هستند و انگار هر چه بیشتر فیلم می سازد زندگینامه ی خودش را کامل می کند. فیلم هایش آینه ای از درون اوست و اصلاً خود اوست و دغدغه اش، خودش است.
شخصیت مورالدو یکی از پیچیده ترین شخصیت های تاریخ سینماست و همچنین یکی از به یاد ماندنی ترین های آن.
ما تمام شخصیت های فیلم را دوست داریم از آلبرتو گرفته تا لئوپولدو،ریکاردو و در نهایت رهبر معنوی گروه یعنی فائوستو و همچنین مورالدو که پیچیده ترین آن هاست.فلینی در این فیلم مرد های بالغی را به تصویر می کشد که دوست دارند در نوجوانی خود باقی بمانند و مسئولیت نپذیرند اما فلینی تقریباً تمامشان را هجو می کند.
سکانسی در فیلم هست که من خیلی آن را دوست دارم آن هم زمانی است که ولگردای دوست داشتنی ما جلوی ساحل دریا نشسته اند و همشون به فکر رفتنند اما در نهایت یکنفرشان جرأت این کار را پیدا می کند و آن هم مورالدو/فلینی است.
آلبرتو را فلینی با رفتار خواهرش نسبت به او هجو می کند و در میانه ی فیلم که خواهرش آن ها را ترک می کند و از این به بعد او باید جور خانواده را بکشد فلینی این فروپاشی شخصیت و هجو کردنش را با میزانسن و دکوپاژی فوق العاده به تصویر کشیده است یعنی او از جشن بر می گردد و به دنبال خودش دلقک عروسکی را می کشد که انگار آن دلقک رشد نیافته ی درون خودش است و از این به بعد باید آن را رها کند و همین اتفاق می افتد و آن را در خیابان جا می گذارد.
شخصیت فائوستو انگار در پایان فیلم یک سیر بلوغی را پشت سر می گذارد و لحظات حیرانی او را فوق العاده فلینی به تصویر کشیده است و انگار در طی آن روز طولانی او سیر از نوجوانی به بلوغ را می گذراند.
لئوپولدو را که وحشتناک فلینی به خدمتش می رسد و هجوی عجیب وری او سوار می کند که خودتان می بینید.
اما در بین همه ی این افراد بالغ کوچک مانده، فقط یک نفر است که نمی دانمی از زندگی و چرایی آن درونش نقش می بندد و انگار او خود فلینی است که شهر کوچک خود را رها می کند تا به رم برود تا دنیا را تجربه کند و به دنبال پرسشی که بعداً از این نمی دانم تولید می شود بگردد.
پلانی که سوار بر قطار، شهر کوچک خود را ترک می کند فوق العاده گرفته شده است یعنی در طی گذشتن قطار از شهر، ما تصاویری را می بینیم که به خوبی این حس جدا شدن مورالدو از دوستان و خانواده اش را به تصویر می کشد.
زیبا بود فیلم فلینی ... تلخ بود داستانش
هر از چند گاهی که سری به آرشیو فیلمهای استاد می اندازم، فیلم ولگرد ها را بروی تماشای چندین و چند باره برمیگزینم و خود را به لذت تماشای هنر استاد مهمان میکنم.
شاید این فیلم پخته ترین شعر اجتماعی باشد که یک جوان بتواند آن را بسراید.
و افسوس و صد افسوس که استاد در کشور ما ناشناخته مانده...
متاسفانه این سیستم نظرسنجی دوباره بازی در آورده و نقدم رو ب هصورت یکپارچه ثبت نمیکنه بنابراین به صورت بخش بخش مینویسم(به امید ثبت شدن کامل)!
بخش اول: ولگرد ها سومین فیلم استاد.یکی از با حیثیت ترین های تاریخ سینما و از بهترین فیلم های عمرم از کارگردان مورد علاقه و محبوبم استاد یعنی فلینی(ع)است.
داستان فیلم در مورد ماجراهای زندگی پنج جوان که هنوز آمادگی پیوستن به جرگه آدم‌های بزرگ‌سال، معقول و مسولیت‌پذیر را ندارند و فقط یکی از آنان یعنی مورالدو به این معرفت می‌رسد که زندگی در شهرشان تقریبا توخالی و بی‌معناست. باقی یعنی فاستو آلبرتو لئوپولدو و ریکاردو صرفا به بازی‌هایی پوچ قانع‌اند که موقتاً باعث اطمینان خاطرشان می‌شود راضی اند و با اینکه آنها هم در شرایطی بد مانند مورالدو زندگی میکنند اما به این پختگی نمرسند.
این فیلم در شهر زادگاه خود استاد یعنی ریمینی فیلمبرداری شده و مانند بقیه آثار وی اثریست شخصی(نقل قول مشهور او را به یاد بی آورید که میگفت میترسم اگر بخواهم راجبع یک ماهی کپور هم فیلمی بسازم باز محور اصلی فیلم به شخص خودم باز گردد!) البته این شخصی بودن آثار وی هیچگاه باعث قطع ارتباط آثار وی با مخاطب عام نشد هر جند اگر شما از زمره مخاطبان خاص سینمای استاد باشید لذتی مضاعف و وصف ناشدنی از تک تک فیلمهایش میبرید
چه عجب بعد از قرنی...
چه عجب بابا
از فليني بيشتر بذارين
برا اين كلي انتظار كشيدم
چه جوری یه همچین شاهکاری یه همچین نمره پایینی از کاربرها گرفته،احتمالا فیلمو اشتباهی جای twelight دیدن
اولین فیلم در لیست ده فیلم مورد علاقه کوبریک
سکانس پایانی فیلم یکی از بیادماندنی ترین پایان های تاریخ سینماست