Henry Hill یک کارآگاه خصوصی به نام جیک گیتیز، توسط زنی که ادعا میکند همسر آقای مالوری، سازنده سیستم ذخیره آب شهر لوس آنجلس، است برای تحت نظر قرار دادن شوهرش استخدام میشود. جیک گیتیز پس از چند روز موفق میشود از آقای مالوری و معشوقه اش چند عکس بگیرد و روز بعد این عکسها به تیتر اول روزنامه ها تبدیل میشوند. مدت کوتاهی پس از این اتفاقات، همسر واقعی آقای مالوری با حضور در دفتر جیک بابت این رسوایی از او توضیح میخواهد و او را تهدید به شکایت میکند، اما در ملاقات بعدی به جیک اطلاع میدهد که او و همسرش از طرح شکایت در دادگاه صرف نظر کرده اند و از جیک درخواست میکند به تحقیقاتش پیرامون این قضیه خاتمه دهد. با این حال جیک به تحقیقات خود ادامه میدهد و کم کم متوجه راز میشود که…
Henry Hill یک کارآگاه خصوصی به نام جیک گیتیز، توسط زنی که ادعا میکند همسر آقای مالوری، سازنده سیستم ذخیره آب شهر لوس آنجلس، است برای تحت نظر قرار دادن شوهرش استخدام میشود. جیک گیتیز پس از چند روز موفق میشود از آقای مالوری و معشوقه اش چند عکس بگیرد و روز بعد این عکسها به تیتر اول روزنامه ها تبدیل میشوند. مدت کوتاهی پس از این اتفاقات، همسر واقعی آقای مالوری با حضور در دفتر جیک بابت این رسوایی از او توضیح میخواهد و او را تهدید به شکایت میکند، اما در ملاقات بعدی به جیک اطلاع میدهد که او و همسرش از طرح شکایت در دادگاه صرف نظر کرده اند و از جیک درخواست میکند به تحقیقاتش پیرامون این قضیه خاتمه دهد. با این حال جیک به تحقیقات خود ادامه میدهد و کم کم متوجه راز میشود که…
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
تو.جه: نوشته هایه زیر از ک.تاب چگونه فیلمنامه بنویسیم اث.ر سی.د فیلد هست, گذاشتم تا شاید کمکی باشه برایه دوستانی که فیل.م را دید.ند یا میخواهند ببینند.
در ۱۹۰۰ شهر لس آنجلس به قول شهردار سابق,بگبی,یک شهر صحرایی بود که چنان با سرعت رشد و توسعه یافت که بی آب شدو اگر قرار بود شهر از خطر نابودی رهایی پیدا کند, باید منبع آب دیگری میافت. لس آنجلس درست کنار اقیانوس آرام است و بگبی میگوید که در آن شنا میکنید, ماهی گیری میکنید, قایق سواری میکنید, ولی نمیتوانید آبش را بنوشید. نمیتوانید با آبش چمن خانه تان را اب بدهید. نمیتوانید از آبش یک باغ پرتقال را آبیاری کنید
نزدیک ترین منبع آب به لس آنجلس رود آونر است واقع در درۀ آونز که منطقه سرسبز و حاصلخیز در حدود ۲۵۰ مایلی شمال شرقی لس آنجلس است. گروهی از تاجران و رهبران جامعه و سیاستمداران - که بعضی ها آنها را مردان صاحب اندیش مینامند - نیاز به آب را متوجه شدند و طرح بسیار خوبی اندیشیدند. آن ها درصدد بودند که حق و حقوق رود آونز را در صورت لزوم با زور بخرند, بعد سرزمین های بی ارزش درۀ سان فرناندو را بخرند که در حدود ۲۰ مایلی لس آنجلس بود. آن گاه برای جمع آوری هزینه تعهدی را در معرض رای گیزی قرار دهند تا هزینۀ ساخت یک آبراه را از درۀ سان فرناندو تأمین کنند. بعد برگردند و سرزمین هنوز حاصلخیز درۀ سان فرناندو را در ازای مبلغ هنگفتی در حدود ۳۰۰ میلیون دلار به شهر لس آنجلس بفروشند.
نقشه این بود. دول.ت از این امر آگاه بود, روزن.امه ها خبر داشتند, و سیا.ست.مداران محلی نیز میدانستند. وقتی موقعیت مناسب به نظر میرسید, صاحبان قدرت مردم را تحت تأثیر قرار دادند تا به تعهد مذکور رأی مثبت دهند.
در ۱۹۰۶ خشکسالی شهر لس آنجلس را در برگرفت. همه چیز بد و بدتر شد. مردم از ش.ستن اتومبیل و آب دادن به باغچه منع شدند. بیش از یکی دوبار در روز نمیتوانستند سی.فون توا.لت را بکشند. شهر خشک شد, گل ها پژمردند, چمن ها خشکیدند و روزنامه ها نوشتند لس آنجلس از تشنگی رو به مرگ است! یا شهر ما را نجات بدهید!
برای تشدید نیاز حاد به آب طیّ خشکسالی و اطمینان از این که شهروندان به اوراق قرضه رأی مثبت میدهند, ادارۀ آب و برق هزاران گالن آب را به اقیانوس ریخت. وقتی زمان رأی گیری رسید, به راحتی اوراق قرضه به تصویب رسید. آبراه درۀ آونز چندین سال وقت گرفت تا کامل شد. وقتی تکمیل شد, ویلیام مالهلند, رئیس بعدی ادارۀ آب و برق, آب را به شهر آورد و گفت : بفرمایید استفاده کنید! لس آنجلس رونق گرفت و مثل گلوله آتش رشد کرد, درۀ آونز خشکید و مرد؛ بی خیال که این ماجرا را تجاوز درۀ آونز نامیدند.
رابرت تاون (نویسنده این اث.ر) این جنجال آب را که در ۱۹۰۶ رخ داده بود, گرفت و به عنوان پس زمینۀ محلۀ چینی از آن استفاده کرد. دورۀ زمانی را از اول قرن بیستم به ۱۹۳۷ تغییر داد که عناصر بصری شهر لس آنجلس ظاهری کلاسیک و متمایز از کالیفرنیای جنوبی داشت.
جنجال آب در فیلمنامه بافته شده است گیتس آن را کشف میکند. به همین دلیل فیلم بزرگی است. محلۀ چینی سفری اکتشافی است. ما همزمان با جیک گیتس متوجه قضایا میشویم. تماشاگر و شخضیت هم پیمان هستند, تکه تکۀ
اطلاعات را کنار هم میچیند و نتیجه گیری میکنند, به هر حال, این یک داستان معماییِ کارآگاهی است.
س.ید فیلد وق.تی برای اولین بار این فیلمو دید خوشش نیامد ولی برای بار دوم دید با خود گفت خوب است ولی وقتی فیلمنامه را خوند کله پا شد. این فیلم واقعا از یه فیلمنامه قوی برخوردار هست و واقعا یک فیلم قوی هست, امیدوارم از دیدن این اث.ر لذت ببرید.
وقتی کامنت های بعضی دوستان رو میخونم که نوشتن این فیلم مگه چی داره ...یا کجاش شاهکاره...یا حوصله سر بره...عصبانی میشم و دستم میره روی کیبورد تا هرچی رو که نفهمیدن شیرفهمشون کنم اما...بعد از چند ثانیه به خودم میگم:(Forget it, Jake; it#۰۳۹;s Chinatown)
اگه فیلمی در این حد شاهکار رو نفهمیدن...من چی دارم بهشون بگم
یه فیلم بی نظیر . بهترین فیلمنامه ی تاریخ بدون شک. بهترین دیالوگ تاریخ سینما. Forget it, Jake. It#۰۳۹;s Chinatown پولانسکی خاص ترین کارگردان دنیاس. کارگردانی که مشابه ندارد.
حماقت ملکزاده اینجا قشنگ معلومه
سه سال پیش زمانی بود که ادای ادمایی خیلی باسواد هستن رو در نمی اورد
جالبه به این فیلم نمره ۱ داده خخخخ
اگه بخوایم واقع بین باشیم فیلم در حد این همه شهرت و آوازه اش نیست
داستان خوبی داره نمیشه اینو انکار کرد ولی آهنگ و جریان فیلم یکم کنده و بنظرم میتونستن بهتر بسازنش انگار یجورایی از تمام پتانسیل معمایی جناییش استفاده نشده و البته بازی جک نیکلسون که مثل همیشه فوق العاده اس و نقطه قوت فیلم.
در کل در حد جنایی هایی مثل مظنونین همیشگی یا se۷en و... نیست و یه پله پایین تر از اینها قرار میگیره
امتیاز من ۷.۸
محله چینی ها واقعا مستحق این است که یکی از بهترین فیلمای تاریخ باشه.
تنها ضعف فیلمنامه این است که بعضی اتفاقات رو بیننده میتونه پیش بینی کنه در فیلم و حتی بعضی جاها بیننده غافلگیر میشه.دیالوگ های فیلم به خوبی برقرار شدن و به کاراکتر یا شخصیت هم تو فیلم تبدیل میشن شخصیت پردازی فیلم عالیه،کارگردانی فیلم هم فوق العادس هم دکوپاژ فیلم خوبه هم میزانسن تنها نکته ای که نمیدونم میشه به عنوان ایراد در نظر گرفتش یا نه تعلیقه فیلمه چون نمیشه گف که فیلمساز اصلا قصدش تعلیق بوده باشه چون من تعلیقی تو فیلم حس نکردم.بازی بازیگرا عالی بود مخصوصا بازی فی دانا میمیک صورتش عالی بود تو فیلم.در کل به نظرم محله چینی ها بهترین اثر رومن پولانسکی باشه هرچند بین آثارش پیانیست فیلم مورد علاقمه.
امتیاز ۸.۵/۱۰
با این که معتقدم خود پولانسکی هم دیگه نمیتونه یه فیلمی مثه pianist بسازه ولی این اثر هم بسیار قوی میدونم
ولی قابل مقایسه با پیانیست-شاهکار بزرگ این کارگردان-نیست
Forget it, Jake; it#۰۳۹;s Chinatown یکی از معروف ترین دیالوگ های فیلم ها ! من که لذت بردم و بازی هارو دوست داشتم . ۸ از ۱۰