قطعن نمی‌توان این فیلم را قالب کلمات، آن هم در حد چند خط کامنت گنجاند! چطور می‌شود اضطراب چشمان پسرک را توضیح داد جز با بازی محشر او؟ چطور می‌توان گریه‌ی یک پلیس برای گم کردن اسلحه‌اش را معنا کرد جز با فضای نوارگونه‌ی آن صحنه؟ چگونه باید گفت که معنای خیانت یعنی چه جر در چشم‌های گریان تام کروز؟ چطور می‌توان فهمید عشق یعنی چه مگر با دیدن فریاد‌های خشم‌آلود جولین مور؟ و چطور می‌توان طوفان را تمام شده دانست، غیر از دیدن پس لرزه‌ای بزرگ، مثل باران غورباقه؟ و چطور می‌توان چنین مکاشفه‌ای را به بیننده منتقل کرد بدون استفاده از هنر سینما؟!
این شاهکار را جز به این زبان نمی‌شد خلق کرد... زبانی که هر گوشه‌اش حرفی برای خود می‌زند... ممکن است تصویر شما را به خنده وادارد و موسیقی دلهره را در دلتان ایجاد کند، ممکن است سایه‌ها بترساندتان، و سکوت دلتان را قرص کند... ممکن است اتفاق را تمام شده بدانید، ولی بفهمید همه چیز ادامه دارد... ولی ممکن نیست بتوان اشکالی به فیلم‌نامه‌ و داستان این فیلم گرفت... این اثر التقاطی بزرگ، ارزش اندرسون را به مراتب بالاتر می‌برد...
این فیلم «چندبار دیدن» دارد!
28
majid_eminem
۱۰ سال پیش
هدف از این ۳ ساعت فیلم چی بود ؟؟، نشون دادن زندگی هایی مملو از درد ،،، درد تنهایی ، درد خیانت و خود حسرت، ،، نشون دادن زمانی که نیاز داری تسلیم بشی از این زندگی ، یا چیزی مثل بخت و شانس که در ابتدا و انتهای فیلم می خواد نشون بده ، یا شاید اوج زندگی یک سری اشخاص رو می خواد در طول عمری بلند به نمایش بگذاره ، ،،،
این فیلم از نظر من ، نمایش خوبی از آدم هایی که زندگی خودشون رو به زندگی دیگران تحمیل کردن و دردی برای خود گذاشتن و همچنین نمایشی از آدم هایی که قربانی بودن ، شایر این حس وجدان بود که کارگردان و نویسنده نیاز دونسته برای بینندگان زنده کنه ،،،
25
موجن دبولی
۹ سال پیش
شاید کار ما با گذشته تموم شده باشه اما کار گذشته با ما تموم نشده !
مقدمه : مخاطب در این فیلم یک شاخه گل (فیلم) که ساخته ی کارگردان است را از وی دریافت می کند ! شاخه گل دارای گلبرگ هایی ست (داستانک های موجود در فیلم) که با هم در ارتباط و کاملا وابسته و متصل به خود گل هستند !
در این اثر شاهد نمونه ی بارز یک پسانوگرا (پست مدرن) هستیم که با رعایت تمام جزییات به شکلی استادانه خلق و پرداخت شده است ، اثری که به حق برنده ی خرس طلایی جشنواره برلین شد .
همان طور که ذکر شد فیلم تشکیل شده از داستان های جدایی ست که همانند گلبرگ هایی توسط اندرسون در کنار هم چیده شده اند و در اخر به شکلی گیرا و جذاب و کاملا مرتبط با هم در قالب یک مگنولیا به تماشاگر تحویل می دهد فیلمی که کاراکترهای داستانش هرچند که گذشته شان را تمام کرده اند ولی گذشته کارش را با انان تمام نکرده !
مگنولیای اندرسون تمام مضامین فیلم های قبلی اش را باهم درخود جای داده بود ،بطوری که اگر اثار قبلی اش را هم نمیساخت چیزی از شایستگی وی کم نمیشد
فیلم مگنولیا برخلاف درخچه ی مگنولیا برای زینت بخشی خانه شما درست نشده ! شاید برای وصف درامی هایی درهم پیچیده و یا رسم دردهایی از حد گذشته ... و این تناقضی ست که اندرسون فقط و فقط با یک مگنولیا خلق کرده است ...
3
masoome.safaii
۱۰ سال پیش
ضمن احترام به نظر دوستان من اصلا دوستش نداشتم.. سه ساعت طاقت فرسا..
3
Mehran Ebrahimi
۹ سال پیش
خیلی سنگین بود فیلم من ک نفهمیدم :))))))
3
j_sh82
۱۰ سال پیش
برنده خرس طلای ۲۰۰۰
2
zhalanjan
۹ سال پیش
اگر دنبال فیلم سرگرم کننده هستید اینو نبینید . چون فیلم بیشتر برای هنرمندان ساخته شده تا آدم های عادی . مخاطب فیلم عام نیست . (البته نظر شخصی منه به کسی بر نخوره )
2
arianjacdkson2011
۹ سال پیش
شاهکار و بهترین ساخته پل توماس اندرسون که گفته می شه که از روی فیلم short cuts رابرت آلتمن تاثیر گرفته اما به نظر من از ساخته آلنمن هم بهتره.
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
یکی از بهترین پست مدرن‌ها!
قطعن نمی‌توان این فیلم را قالب کلمات، آن هم در حد چند خط کامنت گنجاند!
چطور می‌شود اضطراب چشمان پسرک را توضیح داد جز با بازی محشر او؟
چطور می‌توان گریه‌ی یک پلیس برای گم کردن اسلحه‌اش را معنا کرد جز با فضای نوارگونه‌ی آن صحنه؟
چگونه باید گفت که معنای خیانت یعنی چه جر در چشم‌های گریان تام کروز؟
چطور می‌توان فهمید عشق یعنی چه مگر با دیدن فریاد‌های خشم‌آلود جولین مور؟
و چطور می‌توان طوفان را تمام شده دانست، غیر از دیدن پس لرزه‌ای بزرگ، مثل باران غورباقه؟
و چطور می‌توان چنین مکاشفه‌ای را به بیننده منتقل کرد بدون استفاده از هنر سینما؟!
این شاهکار را جز به این زبان نمی‌شد خلق کرد... زبانی که هر گوشه‌اش حرفی برای خود می‌زند...
ممکن است تصویر شما را به خنده وادارد و موسیقی دلهره را در دلتان ایجاد کند، ممکن است سایه‌ها بترساندتان، و سکوت دلتان را قرص کند... ممکن است اتفاق را تمام شده بدانید، ولی بفهمید همه چیز ادامه دارد...
ولی ممکن نیست بتوان اشکالی به فیلم‌نامه‌ و داستان این فیلم گرفت...
این اثر التقاطی بزرگ، ارزش اندرسون را به مراتب بالاتر می‌برد...
این فیلم «چندبار دیدن» دارد!
هدف از این ۳ ساعت فیلم چی بود ؟؟، نشون دادن زندگی هایی مملو از درد ،،، درد تنهایی ، درد خیانت و خود حسرت، ،، نشون دادن زمانی که نیاز داری تسلیم بشی از این زندگی ، یا چیزی مثل بخت و شانس که در ابتدا و انتهای فیلم
می خواد نشون بده ، یا شاید اوج زندگی یک سری اشخاص رو می خواد در طول عمری بلند به نمایش بگذاره ، ،،،
این فیلم از نظر من ، نمایش خوبی از آدم هایی که زندگی خودشون رو به زندگی دیگران تحمیل کردن و دردی برای خود گذاشتن و همچنین نمایشی از آدم هایی که قربانی بودن ، شایر این حس وجدان بود که کارگردان و نویسنده نیاز دونسته برای بینندگان زنده کنه ،،،
شاید کار ما با گذشته تموم شده باشه اما کار گذشته با ما تموم نشده !
مقدمه :
مخاطب در این فیلم یک شاخه گل (فیلم) که ساخته ی کارگردان است را از وی دریافت می کند ! شاخه گل دارای گلبرگ هایی ست (داستانک های موجود در فیلم) که با هم در ارتباط و کاملا وابسته و متصل به خود گل هستند !
در این اثر شاهد نمونه ی بارز یک پسانوگرا (پست مدرن) هستیم که با رعایت تمام جزییات به شکلی استادانه خلق و پرداخت شده است ، اثری که به حق برنده ی خرس طلایی جشنواره برلین شد .
همان طور که ذکر شد فیلم تشکیل شده از داستان های جدایی ست که همانند گلبرگ هایی توسط اندرسون در کنار هم چیده شده اند و در اخر به شکلی گیرا و جذاب و کاملا مرتبط با هم در قالب یک مگنولیا به تماشاگر تحویل می دهد
فیلمی که کاراکترهای داستانش هرچند که گذشته شان را تمام کرده اند ولی گذشته کارش را با انان تمام نکرده !
مگنولیای اندرسون تمام مضامین فیلم های قبلی اش را باهم درخود جای داده بود ،بطوری که اگر اثار قبلی اش را هم نمیساخت چیزی از شایستگی وی کم نمیشد
فیلم مگنولیا برخلاف درخچه ی مگنولیا برای زینت بخشی خانه شما درست نشده ! شاید برای وصف درامی هایی درهم پیچیده و یا رسم دردهایی از حد گذشته ...
و این تناقضی ست که اندرسون فقط و فقط با یک مگنولیا خلق کرده است ...
ضمن احترام به نظر دوستان من اصلا دوستش نداشتم.. سه ساعت طاقت فرسا..
خیلی سنگین بود فیلم من ک نفهمیدم :))))))
برنده خرس طلای ۲۰۰۰
اگر دنبال فیلم سرگرم کننده هستید اینو نبینید . چون فیلم بیشتر برای هنرمندان ساخته شده تا آدم های عادی . مخاطب فیلم عام نیست . (البته نظر شخصی منه به کسی بر نخوره
)
شاهکار و بهترین ساخته پل توماس اندرسون که گفته می شه که از روی فیلم short cuts رابرت آلتمن تاثیر گرفته اما به نظر من از ساخته آلنمن هم بهتره.