

رودو (Rudo) تو محلههای پایین یه شهر شناور زندگی میکنه، جایی که فقیرا زیر سایهی پولدارایی که زندگی لوکس دارن، گدایی میکنن و زبالههاشونو فقط میریزن تو پرتگاه. ولی یه روز، رودو رو به دروغ متهم به قتل میکنن و این اتهام ناعادلانه باعث میشه یه مجازات وحشتناک بهش بدن: تبعید به بیرون از شهر، همراه با زبالهها. اون پایین، رو سطح زمین، زبالههای آدما یه عالمه هیولای وحشی درست کرده. اگه رودو بخواد حقیقت رو بفهمه و از کسایی که پرتش کردن تو این جهنم انتقام بگیره، باید قدرت جدیدشو کنترل کنه و با هیولاهای غولپیکر زبالهای تو گودال روبهرو بشه.


در سال ۱۹۸ دوران خورشیدی در توکیو، آتش نشانی ویژه با پدیده ای به نام احتراق خود بخودی انسان مبارزه می کند، که در آن انسان ها به جهنم های زنده ای تبدیل می شوند که جهنمی خوانده می شوند. برخلاف جهنمی هایی که اولین نسل از موارد احتراق خودبخودی انسان هستند، نسل های بعدی توانایی دستکاری شعله ها را حین نگه داشتن فرم انسانی دارند. شینرا کاساکابه، جوانی که توانایی مشتعل کردن ارادی پاهایش دارد و ردپای شیطان نامیده می شود، به جوخه مبارزه با آتش ۸ ملحق می شود که از دیگر افراد استفاده کننده از شعله ها تشکیل شده و تلاش می کنند تا هر جهنمی که با آن مواجه می شوند را خاموش کنند. فرق های جهنمی را ساخته، شیرا شروع به پرده برداشتن از حقیقت درباره آتش مرموزی می کند که باعث کشته شدن خانواده اش در ۱۲ سال پیش شده.