جزيره ي يوتلند. «الکساندر» (يوزفسون)، استاد دانشگاه، پس از شنيدن خبر يک بحران عظيم هسته اي نذر مي کند که در صورت بازگشت دنيا به وضع عادي، هر چه را که دارد واگذار کند.
جزيره ي يوتلند. «الکساندر» (يوزفسون)، استاد دانشگاه، پس از شنيدن خبر يک بحران عظيم هسته اي نذر مي کند که در صورت بازگشت دنيا به وضع عادي، هر چه را که دارد واگذار کند.
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
سینما با شکوه ترین و مهم ترین هنر است هر چند که هنوز در حال پرداخت تاوان گناه اصلی خودش یعنی زاده شدن در این بازار به عنوان یک کالای مصرفی است.
آندری تارکوفسکی
در تاریخ سینما کسی رو نمیشناسم که به اندازه تارکوفسکی مورد تمجید کارگردان هایی قرار گرفته باشه که خود اونها در زمان خودشون بزرگترین هنرمندان سینما شناخته میشدند.
پاراجانف.برگمان.ولز.برسون.آنتونیونی.رنوا.ویگو و بسیاری دیگه که اگه بخوام بگم باید کل صفحه رو پر کنم!!!
وباز هم سراغ ندارم کارگردانی رو که بر نسل های بعد از خودش یعنی کسانی که الان به عنوان بزرگترین فیلمسازان زنده دنیا مطرح هستند تاثیر بذاره و همه اونها تمجید کنندگان تارکوفسکی باشند.
هانکه.فون تریه.سوخوروف.لینچ.بلاتار.زویاگینتسف.کاستاریکا.جارموش.ون سنت.جیلان.مالیک.کوریسماکی.فرارا.روی اندرسون و خیلی های دیگه که الان باز هم نمیشه براتون کامل لیستشون روبنویسم. تعداد معدودی از شاگردان مکتبش هستند.
یعنی کسی اگه این اسم ها رو دید و باز در عظمت استاد تارکوفسکی شک کرد یا دیوانه ست یا مخاطب حرفه ای سینما نیست! وگرنه این همه اسم حول محور یک کارگردان مغز آدم رو میپاشونه از هم! که این تارکوفسکی کیست که عالمی دیوانه اوست!؟
دوستان فرهیخته و عزیزم بهتر از بنده حقیر میدانند که اباطیل درباره هنرمندان اصیل و ماندگاری مانند تارکوفسکی و برگمان نه بعید است و نه جدید.
«ایثار» در این فیلم فرق دارد... همان‌طور که جنگ در این فیلم متفاوت است!
تارکوفسکی کبیر، جنگی درونی به راه انداخته که دیگر در آن دو کشور با هم نمی‌جنگند... جنگی که نبرد دو کشور بر سر مرزها جلویش کوچک است...
جنگ انسان با انسان... و بالاتر از آن جنگ انسان با خودش...
و در جنگ باید «ایثار» کرد تا پیروز شد!
این فیلم یکی از بهترین‌های تارکوفسکی است! کارگردانی او که سبک همیشگی‌اش را دارد، این بار با پلان-سکانس‌های بهتر از همیشه، غوغا می‌کند. میزانسن‌ها آنقدر دقیق هستند که هیچ اشکالی نمی‌توان به آن‌ها گرفت...
و بازی‌ها... و نگوییم بازی... که انگار همه چیز در واقعیت اتفاق می‌افتد...!
خدایا! تو را به خود نزدیک می یابم.
احساس می کنم که دست بر سرم نهاده ای.
آرزو می کنم که دنیایت را چنان ببینم که تو آفریده ای ، و انسان را چنان که تو خواسته ای.
دوستت دارم و هیچ چیز از تو نمی خواهم... .
(۱۰ فوریه ۱۹۷۹ / آندره تارکوفسکی)
...
ایثار وصیت نامه هنری تارکوفسکی‏...
تارکوفسکی تنها راه نجات بشریت را همین میداند. ایمان و نشانه ی آن، یعنی ایثار...
رسالت استاد در این فیلم پیامبر گونه ست.....
قاب های تارکوفسکی می تونند به تنهایی یه تابلوی نقاشی بسیار زیبا باشن
غم نامه تاریخ سینما...قطعا مرگ تارکوفسکی بزگترین فاجعه تاریخ سینما بود.