قاتلی که به نام "انتقامجو" شناخته می شود، در لندن زنهای بلوند را به قتل می رساند. مردی اسرار آمیز به خانه آقا و خانم "بانتینگ" می آید و درخواست اجاره یک اتاق را می کند. دختر آنها یک مدل بلوند و کارآگاه مسئول پرونده است و...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
نقد فیلم
بسیار بسیار عالی، وحشتناک عالی
عجب فیلمی ساخته هیچکاک، حقیقتاً سینما در خونش بود.
راستش انتظار چنین فیلم معرکه ای نداشتم.واقعاً حیرت انگیز است، واقعاً هیچکاک نابغه است و چیزی که در آن تبحر دارد هنر تصویر سازی و فضاسازی چند لایه و پیچیده است.
در شروع فیلم هیچکاک در عرض پنج دقیقه فضای حاکم بر فیلم را میسازد و کل شهر را متوجه قاتلی سریالی می کند و همچنین در کنار این فضا، فضای معمولی و واقعیه دور از بحران هم در فیلم وجود دارد یعنی خانم بانتینگ با دیدن مستآجر در جلوی درب ، دو فکر متواند داشته باشد یا شک به اینکه او همان قاتل مرموز است(چرا که روزنامه چندین ویژگی قاتل را به ما گفته است و مستآجر شبیه به اوست) و یا انسانی معمولیست. اما در کنار این دو فضا هیچکاک فضای سومی را با مستآجر وارد می کند که او خودش اساساً تلاقی این دو فضا می شود.و اساساً کاری که هیچکاک موفق می شود انجام دهد این است که ۱-خانم بانتینگ را به او مشکوک کند چرا که هم دارای پیش فرض هاییست و هم دختری دارد که می تواند قربانی واقع شود و هیچکاک از این استرس خانم بانتینگ شک می آفریند.۲-از نفرت و حسادت نامزد پلیس دیزی، نیز هیچکاک شک می آفرید. ۳- خود پیشینه ی مستاجر و کارهایی به تبع آن می کند(یعنی برداشتن عکس های روی دیوار، چون آن ها او را به یاد خواهرش می اندازد) شک آفرین است.۴- این از همه مهمتره، هچکاک کاری می کند که تماشاگر هم روی مستآجر قضاوت اشتباه کند و این کار رو اساساً با تدوین و میزانسن هایش ایجاد می کند.
پس هیچکاک در این فضای پیچیده ای که خلق کرده است سعی می کند از صفات بد و نگرانی های شخصیت های متفاوتش ظن بیافریند، چنانکه با تماشاگرش هم همین کار را می کند و در نهایت در پلانی که با دستبند مستآجر معلق است همه ی ما را تنبیهمی کند.
هیچکاک کاملا توان ساخت فضای سه گانه حاکم بر فیلمش را دارد و در ایجاد این مسئله بسیار موفق است و از همه مهمتر فیلم تمام خصلت های یک فیلم هیچکاکی کامل را دارد و همچنین تمام مؤلفه های سینمای هیچکاک را هم داراست.
یکی از بهترین فیلم هایی که در زندگیم دیده ام.۱۰از۱۰
اسم استاد هیچکاک که میاد باید دانلود بشه حتما
!Alfred Hitchcock
با سلام
مقایسه یک هیچکاک با سرجیو لءونه توهین به هیچکاکه
اولین فیلمش در هالیوود
شاهکار تاریخ سنیما ... به قول یکی از دوستان کدام فیلم استاد هیچکاک شاهکار نیست.
به قلم اریک رومر و کلود شابرول-با ترجمه نادر تکمیل همایون..
مستاجر،توسط هیچکاک و الیوت استانارد از رمانی بسیار مشهور و تحسین شده نوشته خانم بلوک لاندز اقتباس شده است.تحسین های به بار آمده ی حاصل از دو تلاش اولیه هیچکاک-باغ لذت و عقاب کوهستان- در مقایسه با اولین موفقیت بزرگش-مستاجر-،ارزشی ندارد..
هیچکاک برای اولین بار در نوشتن فیلمنامه همکاری داشت،بنابراین می توانیم از این امر دو نتیجه بگیریم؛اول اینکه مایکل بالکان به او اعتماد بسیاری داشته است و اینکه این موضوع توجه او را به طور خاصی به او جلب می کرد،و می بایست تاثیر واضحی را برذهن او گذاشته باشد.حساب کار درست بود: مردم و منتقدین با روی خوش از فیلم استقبال کردند و هیچکاک در محافل سینمایی نسبتا بسته، یک شبه مشهور شد.
در حقیقت، بخش اعظم چیزی که بعدها شهرت نشان هیچکاک را خواهد یافت، در این اقتباس خوش ساخت از مایه جک قصاب وجود دارد.
می توان در این فیلم مایه ها و جزئیات بسیاری را پیدا کردکه در آثار بعدی سینماگر نیز به وفور مشاهده می شوند: بیگناه، کسی که تمام ظواهر و رفتارش ناخواسته مجرمیت را یادآور می شود،دستبند،اشیاء(در اینجا یک انبر) که سوء ظن را برمی انگیزد و نقشی تهدیدآمیز به آنها می دهد.حال آنکه در واقعیت چنین نیست.همچنین می توان وسوسه ای متمایل بر تصویرشناسی مسیحیت را از فیلمها استخراج کرد: تصویر قهرمانی که توسط دستبندهایی بر دستش به نرده ای آویزان شده و جمعیتی که او را رسوا می کنند، بدون شک یادآور مسیح مصلوب است..
در ضمن مستاجر حکایت از مهارت و ادراک تصویری شایان دقتی دارد.فصل افتتاحیه فیلم فوق العاده ست: نمای درشت دست یک مرد بر روی نرده یک پلکان، حرکت دوربین، راه پله را نشان می دهد، جایی که سایه و نور به گونه ای مشوش کننده همدیگر را دفع می کنند.مرد وارد خیابانی تاریک می شود.نمای درشت یک روزنامه که خبر وقوع جنایت تازه ای را می دهد.
در کل کار،تمهیداتی از این نوع فراوانند،و نیز پالودگی در فیلمبرداری، مانند تصویر اعجاب برانگیز جسد دختری با موهای بور(قاتل، زنهای موبور را ترجیح می دهد) که از پائین نورپردازی شده و در تاریکی دیده می شود.
این چیره دستی ها، در ضمن روحیه فریب دهی هیچکاک را که چندی بعد به اوج خواهند رسید و در تعدادی چند از فیلم های انگلیسی اش به آن خواهد پرداخت، آشکار می کند.اما صد البته او دلایلی را برای کار خود دارد.لازم است آدم با قدرت نشان دهد که کسی ست که صنعت می تواند روی او حساب کند.پر لفت و لعاب..می توان مستاجر را فیلمی تجاری به شمار آورد ولی این بدین معنا نیست که فیلم ، فیلمی ست که بیانگر گرایش های سینماگر نباشد.این فیلم، از طریق شخصیت بازیگر اصلی خود-ایور ناولو-نمونه ی بی نقص نوعی بازیگر هیچکاکی را عرضه می کند: زیبا،نگران،با لطافتی غریب و کندی های رمانتیک..بازی های دیگر فیلم نیز بسیار خوبند (از این نظر هیچکاک بسیار سریع به حد کمال رسید)، به خصوص با مالکوم کین-کارآگاه پلیس- و ماری اولت-زن صاحبخانه-..
فیلمی بد و فریبنده از هیچکاک..
۰ از ۱۰ ....