ندیمه ى جوانى ( فونتین ) در تعطیلات با «ماکسیم د وینتر» ( اولیویر ) صاحب قصر باشکوه ماندرلى آشنا میشود که همسر اولش، « ربکا »، را از دست داده است و با قبول پیشنهاد ازدواج او، بانوى تازه ى ماندرلى میشود؛ اما یاد و خاطره ى « ربکا » روى زندگیشان سایه انداخته است...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
یه مطلب در مورد این فیلم خوندم گفتم شما هم در جریان باشید...ببنید هیچکاک چجوری ادمیه :
از آنجایی که لارنس اولیویر نتوانست نقش خانم دوینتر را برای دوست دخترش بگیرد با جوآن فونتاین خیلی بد رفتار می کرد و همین باعث سر خوردگی جوآن شد. اما کار به همین ختم نشد و هنگامی که هیچکاک این قضیه را فهمید از همه ی عوامل فیلم خواست تا جوآن را سرزنش کنند که نقش را از ویوین لی دزدیده تا وی سر خورده و خجالتی شود و از همه بترس، درست همان چیزی که هیچکاک از کاراکتر وی می خواست!!!!!
شاهکار به معنای واقعی کلمه ... اصلا کدام فیلم استاد شاهکار نیست ...
جوان فونتین (خانم دوینتر) در اوایل فیلم درمورد پدر خودش که نقاش بوده دیالوگی میگه که در واقع وصف کاملی از آثار هیچکاک هست. این دیالوگ رو به مضمون نقل میکنم: پدرم نقاش بود و همیشه درخت میکشید، در واقع همیشه یک درخت خاص رو میکشید، چون اعتقاد داشت که آدم وقتی یه چیز بی نقص یا مکان دقیق کسی رو پیدا میکنه، دیگه نباید ولش کنه.
هیچکاک هم مکان دقیق عناصر فیلمهاش رو پیدا و در اکثر آثارش استفاده کرده و در نهایت به کمال رسونده. سایکو، طناب، شمال از شمال غرب، سرگیجه، ربکا و .... همگی از یک پیکره و زبان استفاده میکنند. پیکره ای که برای من (مخاطب عام) دلچسب و منطقیه و برای اهل فن یه کلاس درس.
اثر کاملا متوسط از کارگردانی بزرگ..
هیچکاک بازی رو به رمان باخته ولی فضاسازی عالی از قصر و شخصیت پردازی بدمن فیلم-دانورس- از نقاط قوتشه..اورسن ولز تو همشهری کین از شروع این فیلم الهام گرفته..
یک شاهکار دیگه از استاد هیچکاک...
عجب فیلمی بود
شاهکار.بینظیر.جوان فونتین عالی تر از همه.استاد هیچکاک یک عاشقانه ی به یاد ماندنی را آفریدند
با در نظر داشتن زمان ساختش فیلم زیبایی هست.