جوانى كانادايى به نام « ريچارد هانى » ( دونات ) ، شبى با زنى كه مأمور مخفى دولت انگلستان است ، آشنا مى شود و همان شب زن با چاقو كشته مى شود ، اما پيش از مرگ اطلاعاتى راجع به سازمان جاسوسى « سى و نه پله » در اختيار « هانى » قرار مى دهد...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
6.8
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
نقد فیلم
همه چیز بر روی سن(صحنه) نمایان می شود و حقیقت کشف می شود.
هیچکاک از همان جوانی قدرت خودش را نشان داد و هر چه جلوتر می آمد از خودش جلو می زد.
هیچکاک به سرعت فضای فیلم خود را دولایه می کند یعنی پس از مرگ الیزابت در آغاز فیلم، هیچکاک ضربانگ لایه خیالی فیلمش را در برابر لایه ی رئال فیلمش می نوازد در حالیکه لایه خیالی بسیار واقعی تر از لایه ی رئال فیلمش است.حال چرا من می گویم دولایه است چون در پس زمینه ی فیلم داستانی جاسوسی می گذرد(نا خودآگاه) که هیچکس آن را باور نمی کندو نماینده ی دنیای رئال که برای هیچکاک همیشه پلیس است(خود آگاه) اصلا باور نمی کنه و آن را داستان خیالی می داند که شخصیت گناهکار می سازد، در صورتی که آن وجود دارد اما در سطحی دیگر است.حالا چرا هیچکاک دولایه میکند؟ چرا که از اینجا می تواند میزانسن های هیچکاکی که پر از تعلیق و فضاهای تو در تو است را به تصویر بکشد.
شخصیت یک فیلم یعنی ریچارد هموند در اثر یک حادثه ی به شدت فانتزی اما واقعی، وارد فضایی می شود که دور از فضایی است که در آن زندگی می کند و زندگیش در دو سطح جریان می یابد که به شدت از یکدیگر متآثر می شوند و به دلیل همین دو لایه بودن، میزانسن و فضا دارای تعلیق می شود مثل سکانس درون قطار و یا سکانس درون خانه ی مرد کشاورز، که فضای سرمیز شام را فوق العاده هیچکاک گرفته است یا......
پس از یک طرف در دنیای رئال، ریچارد قاتل است (که در واقع نیست) و پلیس دنبال دستگیریش است و از طرف دیگر و در سطح دیگری او عامل خطریست برای سازمان جاسوسی و حالا آن ها هم دنبال کشتن او هستند. اما این دوسطح یعنی پلیس و جاسوس( و یا خودآگاه و ناخودآگاه) با هم تلاقی ندارند مگر آن که ریچارد آن ها را به هم نزدیک کند و دو سطح را روی هم نشاند و حقیقت روشن شود. این اتفاق یعنی نشستن دو سطح در یک سطح بر روی سن اتفاق می افتد جایی که ریچارد از آقای حافظه سوالی می پرسد و جواب او دنیای رئال شخصیت را با دنیای دیگری که درون آن گیر کرده است را یکی می کند و او رها می شود.
و باز تم عشق که در سینمای هیچکاک درمانگر هست را اینجا شاهد هستیم یعنی زمانی که به طور اتفاقی شخصیت زن فیلم وارد داستان پیچیده ی ریچارد می شود و از زمانی که ایندو را به هم دسبند می زنند حالا او هم وارد سطح دوم می شود و از زمانیکه ریچارد را باور می کند به نحوی باعث تلاقی پلیس و جاسوسان بر روی صحنه می شود.
این تم اصلی سینمای هیچکاک است یعنی دنیای فانتزی/خیالی در برابر دنیای هر روزه ی ما و واقعی ما و متآثر شدن این دو از یکدیگر و در این تم همواره کناهکاری باید بی گناهی خود را ثابت کند. در واقع این سیری است که بایستی شخصیت فیلم هیچکاکی بگذراند و خودش را از حالت کرختی و روزمرگی درآورد و برای نجات جانش یا هویتش و یا خانواده اش انسانی کنشگر و خلاق شود.
فیلمی ماندگار و با ارزش
استاد در این باره می گو.ید
من قصد دارم که بر ذهن همگا ن شوکهای سالم و خوشایندی وارد کنم. تمدن امروزی آنقدرمحصور و محفوظ شده که ما بی واسطه قادر به تجربه تکانه های موثری تیستیم . لذا برای جلو گیری از رکود ذهنی مان مجبوریم آنها را به طور مصنوعی تجربه کنیم
این فیلم برای اولین بار توجه سینما رو های آمریکایی را به جانب هیچکاک معطوف ساخت ودر موطن خود انگلستان نیز شروعی بود برای اعطای لقب استاد
اگه دنبال یه فیلم هستی که شک اساسی بهت بده حتما دانلود کن .
شاهکار مسلم هنر هفتم
جزو فیلم های انگلیسی استاد قبل از عزیمت به هالیوود...
بی نقص نیست اما سرگرم کننده و جذابه...
بسیار بسیار زیبا یکی از شاهکارهای استاد
از بس فیلمهای جدید دیدیم که دیگه اعصاب دیدن این جور فیلم هارو نداریم....